گردان: در دربی 6 تا بخورم شاهرگم را می زنم/نکونام هم بیاید، با پرسپولیس بهتر است!

بین دو نیمه بازی دوستانه پرسپولیس و آلومینیوم رفتم با اکبر میثاقیان خوش و بش کنم گفت چرا اول بازی نیامدی. گفتم وقت نشد. یک لگد به سمتم پرتاب کرد که فرار کردم و بهم نخورد! فقط شنیدم که گفت رفتی تو زمین گل بخوری ها!

شهاب گردان چند روز بعد از گل هایی که در بازی های دوستانه خورد و تحت فشار طرفداران و روزنامه ها قرار گرفت، میهمان ما بود. شهاب  خیلی منطقی در این باره حرف زد. او جوری با انتقادها برخورد کرد که گویا سال ها در پرسپولیس بازی کرده. گردان که می دانست فشار زیادی روی او خواهد بود، لبخند زنان گفت: «من مطمئنم امسال مشکلی پیش نخواهد آمد.» این شما و این هم گفت و گوی صریح با شهاب گردان، گلر اول پرسپولیس در فصل آینده…
*مانوئل ژوزه سرمربی پرسپولیس شده. طرفداران از او شناخت زیادی ندارند. تو به عنوان کسیکه با او مدت کوتاهی کار کرده ای، چه برداشتی از ویژگی هایش داری. چیزی هست که در تمرینات روی آن اصرار زیادی داشته باشد؟
کلا طرز تفکر طوری است که به قهرمانی فکر می کند. تیم های او معمولا شخصیت قهرمانی داشته اند. به هر حال پرسپولیس هم هر سال، برای قهرمانی بسته می شود. طرفداران همیشه چنین توقعی دارند، حتی اگر تیم خوبی بسته نشود. به نظر من انتخاب ژوزه واقعا به جا بود چون تیم هدفی جز قهرمانی ندارد و او معمولا جام گرفته. قطعا او این روحیه را به تیم هم تزریق خواهد کرد. در مدتی که با ژوزه تمرین کرده ایم، متوجه شدیم که دو دارد مالکیت توپ با ما باشد و آن را به حریف ندهیم.
*یعنی مثل بارسلونا.
در الاهلی مصر او این سیستم را پیاده کرد و به تیمش می گفتند بارسلونای آفریقا.
*قرار است پرسپولیس هم بارسلونای آسیا شود؟
بله، ما هم می خواهیم بارسلونای آسیا باشیم.
*روز اولی که او به تمرین پرسپولیس آمد، همه با آدمی مواجه شدند که کتش را روش دوشش انداخته بود.ما تیتر سوپر سلطان را برایش انتخاب کردیم. شما روز اول چه فکری درباره اش می کردید؟
به نظر می آمد بداخلاق است ولی ما بعدا به این نتیجه رسیدیم، جدی است. به موقع می خندد و حتی با همه ما شوخی می کند. کارش را بلد است. مهربانتر از چیزی که فکر می کنید، هست. مثلا در بازی صبا که من دو گل خوردم او پیش من آمد و شیرین ترین حرف هایی را که به تا به حال شنیده بودم، به من گفت.
*چی گفت؟
با یک حالتی آمد سمت من. تنها هم سمت من آمد. انگار نه انگار که اتفاقی افتاده باشد. گفت به این چیزها فکر نکنم، این بازی مثل یک تمرین بود. گفت تو در ماه گذشته، تنها دویده ای و کسی نبوده که با تو کار کند. در فوتبال هم از این اتفاق ها می افتد. گل اول را بد خوردی ولی هر گلی هم جای تو بود ممکن بود آن گل را بخورد. این موضوع هم عادی است. از فردا مربی ات می آید و کار اصلی ات با تیم شروع می شود.
*که مربی مصری هم آمد…
بله. البته من یک روز با او تمرین کردم و بعد با آلومینیوم بازی کردیم. او 8 سال با ژوزه کار کرده و در مصر برای خودش آدم خیلی معروفی است و کارنامه موفقی دارد.
*ژوزه در تمرینات جدی است؟
وحشتناک!
*پس با مربیان ایرانی خیلی فرق دارد.
بله، خیلی جدی تر است.
*در مقایسه با کروش چطور؟
خب هر دو پرتغالی هستند. کروش واقعا مربی خوبی است. انگار با ژوزه زیاد خوب نیست، درست است؟
*اینطور می گویند. حالا قیاس تو از تمرینات این دو چیست؟
خب مدت زیادی نیست که با ژوزه کار می کنیم ولی با کروش چرا. چندین اردو با او رفته ام و تنها یک اردو کنار تیم نبودم. ولی ژوزه تازه آمده و واقعا درست نیست بخواهم درباره کارش حرف بزنم. حرف زیادی درباره او ندارم و باید به این مربی فرصت داد.
*البته از هر کدام که تعریف کنی، در تیم دیگر نیمکت نشین می شوی!
(خنده) فعلا در تیم ملی که گلر اول نیستم و روی نیمکت می نشینم.
*در بازی های دوستانه پرسپولیس از تو انتقاد زیادی شد. روزنامه ها چیزهایی درباره ات نوشتند. اولا بازی دوستانه به نظر تو اینقدر اهمیت دارد؟
حقیقتا در شرایط خوبی بازی دوستانه انجام ندادیم. اولین بازی که در بدترین موقع بود. من دو گل خوردم که به نظرم خودم روی گلرها خیلی مقطر نبودم. اما نمی خواهم بگویم بگویم بازی درخشانی بود ولی در کل، من اینقدرها تقصیر نداشتم. وسط وزنه زدن بودیم که مسولان گفتند باید با صبا بازی کنیم. آن همه چه تیمی؛ صبا. خیلی دونده هستند. حالا بحث زیادی درباره این مسابقه نیست. بعد بازی آلومنیوم از راه رسید که به نظر خودم در نیمه اول خوب بودم. دو سه تا توپ گرفتم اما سر یک توپ ساده، سهل انگاری کردم و گل بدی خوردم. نمی گویم که ناراحت نشدم ولی به نظرم در بازی دوستانه نباید درباره یک نفر قضاوت کرد و تحلیل. اما آدم واقع بینی هستم و شک ندارم اگر اشتباه من آن بازی را قطعا نمی باختیم. ما موقعیت های زیادی داشتیم که متاسفانه گل نشد و روی دو توپ ساده، دروازه مان باز شد.
*باید به طرفداران به خاطر حساسیت روی تو، حق دارد. به خاطر اتفاقات سال گذشته، طبیعی است آنها روی دروازه بان زوم کنند.
خب من به آنها حق می دهم و معتقدم، شرایط فصل گذشته هم بی تاثیر نیست. طرفداران نگران هستند که دوباره از دروازه ضربه نخورند. من هم بابت این نگرانی کاملا به آنها حق می دهم. ولی من در کل خوشحال شدم که این اتفاق ها افتاد. تا آن روز نمی دانستم طرفداران چه روحیه ای دارند. یعنی دیدم طرفداران با علم به این مسایل که بازی دوستانه است، در حالیکه من مربی ام تازه آمده و خودم در بدنسازی هستم، روی دروازه بان حساس هستند. به هر حال آنها هر روز سر تمرین می آیند و از شرایط من خبر داشتند و می دانستند زیاد کار نکرده ام. می خواهم به طرفداران بگویم اشتباه به هرحال پیش می آید. من دیدم که هواداراها ناراحت بودند ولی چیز خاصی از کسی نشنیدم. به نظرم اتفاق خوبی افتاد که بفهمم در چه تیمی بزرگی هستم. جو باشگاه به طور کامل دستم آمده. خدا را شکر می کنم که آن اتفاق ها در یک بازی بی اهمیت افتاد که از نظر جدولی به تیم ضربه نزند.
*فکر نمی کنی اگر این اتفاق ها در بازی رسمی بیفتد، به تو شعار بدهند؟ قطعا از این موضوع با خبر هستی….
فکر نمی کنم حرف رکیکی بخواهند به من بزنند. آدم نباید اشتباه کند، مخصوصا اشتباهی که به تیم ضربه بزند. اگر گل بد بخوری، تیم کلا افت می کند و سخت می تواند خودش را جمع کند ولی در طول یک فصل ممکن است آدم 7، 8 تا بازی خوب کند و یک بازی هم با اشتباهش همراه شود. من شک ندارم طرفداران منطقی به این موضوع نگاه می کنند. نمی خواهم بگویم که صبرشان را بیشتر کنند ولی امیدوارم اینقدر موفق باشیم که بتوانیم جواب بردباری شان را بدهیم.
*تو جوری حرف زدی که متوجه شدیم تا اینجا از عملکرد خودت راضی نیستی. می توان گفت نبود رقیب جدی باعث این موضوع شده؟
من این حرف را قبول ندارم. شاید برای یکسری های این موضوع صدق کند اما…
*به هر حال تو فعلا رقیب جدی نداری…
ولی پیش نمی آید که من بخواهم در جایی بازی کنم و جدی نباشیم. من همیشه جدی هستم مخصوصا الان که در تیمی مثل پرسپولیس بازی می کنم. من تازه به این تیم آمده ام و طبیعی است بخواهم خودم را نشان بدهم. پس شک نکنید جدی کار می کنم. مردم از من انتظار دارند و همین مسئله برای من از نظر انگیزشی کافی است. باشگاه پرسپولیس جایی نیست که آدم بی انگیزه باشد. هرگز فکر نکنید اگر من رقیبی ندارم، کار را شل می گیرم. این موضوع درمورد من صدق نمی کند.
*الان قرار است یک گلر برزیلی بیاید ولی انگار سنش بالاست.
خب تا الان من و داستانی که گلر تیم امید است در تمرینات بودیم. باشگاه باید یک گلر دیگر می گرفت. پرسپولیس آزاد بود که هر گلری دوست دارد جذب کند.
*بعضی از روزنامه نوشتند که یکی از شرط های شهاب گردان این بود که آودوکیچ نباشد و اگر باشد، گلر دوم تیم شود. این شایعات تا چه حد درست است؟
به نظر من اصلا ربطی ندارد. اگر هم من این حرف ها را زده باشم، شک نکنید هیچوقت به گوش کسی نمی رسد. قرار بود آودوکیچ در تیم بماند. او و باشگاه صحبت کردند ولی انگار به توافق نرسیدند.
*ظاهرا قیمت او بالا بود.
آودوکیچ گلر خوبی بود ولی فکر کنم همین باشد که شما می گوئید. اما قسم می خورم که من هرگز شرطی این چنینی برای پرسپولیس نگذاشتم. اسم پرسپولیس بسیار بزرگتر از این حرف هاست که من شهاب گردان بخواهم برایش شرط بگذارم. من بارها گفتم و الان هم می گویم دست باشگاه باز است که هر کسی را دوست دارد برای دروازه بیاورد. من حتی روزیکه قرارداد بستم این را گفتم. باشگاه هزینه کرده، بازیکنان خوبی گرفته و حق دارد گلر خوب هم بیاورد.
*در ایران تجربه نشان داده دو گلر بزرگ در تیم های ایرانی با هم کنار نمی آید.
اصلا شما در تمام دنیا دقت کنید، معمولا چنین چیزی را نمی بینید.
*گلرها آدم های خاصی هستند که نمی توانند با هم بسازند؟
همه چیز بستگی به شخصیت خود آدم دارد ولی تجربه نشان می دهد که همه تیم های بزرگ هم دو گلر بزرگ ندارند. مثلا شما اصلا گلر ذخیره رئال مادرید را نمی شناسید، درست است؟ من خودم در ذوب آهن سه سالی تنها بودم و خدا را شکر که مسولان هم از عملکرد من خیلی راضی بودند. این مسئله که می گویم جدا از بحث خودم و پرسپولیس است؛ با تجربه ای که من در این سال ها به دست آورده ام به نظرم بهتر است هر گلری جایگاه خودش را در تیم بداند. یکی گلر اول باشد و دیگری گلر دوم. در اینصورت گلر اول سعی می کند هیمشه بالا باشد و گلر دوم نیز خودش را به او برساند. در این حالت کار مربی نیز بسیار راحت خواهد بود.
*اگر گلرها هم سطح باشند، چطور؟
من بعید می دانم بتوانند پیشرفت زیادی کنند. وقتی گلرها هم سطح هم باشند، چیز زیادی از هم نمی توانند یاد بگیرند. در کل دنیا این قاعده وجود دارد. وقتی هر کسی جایگاه خود را بداند، راندمان گلرها هم بالاتر می رود و حاشیه ای هم برای تیم درست نمی شود.
*پس تو ترجیح می دهی گلر برزیلی که به پرسپولیس می آید، سطحش پائین تر از تو باشد.
من آدم رو راستی هستم و دوست ندارم به شما دروغ بگویم. خیلی صادقانه می گویم، دوست دارم گلر اول پرسپولیس باشم. چون آمده ام که جایگاهم را در تیم ملی بهتر کنم. ولی امیدوارم گلر برزیلی هم گلر خوبی باشد. شنیده ام در باشگاههای بزرگ برزیل بازی کرده است.
*به مسولان نگفتی که حتما باید گلر اول باشی؟
انصافا نه.
*البته وقتی گلرهای غیر ملی پوش هم از این ادعاها می کنند، طبیعی است تو که در تیم ملی هستی، چنین حرفی بزنی.
من فقط در صحبت هایی که با مسولان داشتم متوجه شدم که آنها من را به عنوان گلر شماره یک گرفته اند. شماره یک را هم به من داده اند ولی خودم می دانم که نباید زبانی شماره یک باشم، بلکه باید در عمل نشان بدهم که این پیراهن برازنده ام است. در گذشته گلرهای بزرگی در پرسپولیس بوده اند که به همه آنها احترام می گذارم و امیدوارم بتوانم درون دروازه اینقدر موفق باشم که طرفداران ناراحت نشوند. در واقع همه چیز بستگی به شخص خود من دارد.
*چه زمانی می توانیم شهاب گردان را در پرسپولیس آماده ببینیم؟
من خوب بدنسازی کرده ام. کار با توپم مانده. تقریبا 4جلسه با مربی جدیدم کار با توپ هم کرده ام. متاسفانه مربی دروازه بان های ما کمی دیر آمد. کمی به زمان نیاز دارم که آماده شوم. امیدوارم تا پیش از بازی اول، بتوانم نظر مربیان را جلب کنم.
*در پرسپولیس روی بازیکنان فشار زیادی وجود دارد. گلرهای فصل گذشته موفق نبودند. الان خودت را از نظر روحی و روانی برای این فشارها آماده کرده ای؟
من کاری به این ندارم که سال گذشته چطور بود و هواداران چه انتظاری دارند، من به کار خودم ایمان دارم و خودم ا می شناسم. به پرسپولیس آمده ام خودم را ثابت کنم و مطمئن باشید در فصل جدید مشکلی پیش نخواهد آمد.
*با میثاق معمارزاده و هوشیار هم حرف زده ای؟
نه صحبت خاصی با آنها نکردم.
*خوب می دانی که حضور در پرسپولیس ریسک دارد. میثاق سال گذشته ادعای پوشیدن پیراهن پرسپولیس را داشت ولی الان بدون تیم است. نمی ترسی که این سرنوشت در انتظار تو هم باشد؟
واقعا بی انصافی است که همه تقصیرها را به گردن گلرهای پرسپولیس بیاندازیم. من هم از چیزی نمی ترسم. اگر دقت کرده باشید، پرسپولیس سال گذشته از ابتدای فصل مشکل داشت و تحت فشار بود. از همان بازی اول مقابل ملوان هو شدند و همین مسئله کار را سخت کرد..
*شاید در اولین بازی شما در تهران هم در صورت نگرفتن نتیجه، آن اتفاق ها تکرار شود. البته شاید هم در آبادان مقابل نفت.
طرفداران رقیب هر چیزی بگویند، ناراحتی ندارد. من خودم انتظاری از آنها ندارم. به هر حال وقتی تیم خودشان را تشویق می کنند، ممکن است کمی هم بخواهند تیم مقابل را اذیت کنند.
*ممکن است علی دایی تشویق شود…
خیلی مهم نیست. اگر هفته های اول نتیجه نگیریم و طرفداران هم شعار بدهند، آخر کار همان هواداران پشیمان می شوند!
*چطور؟
مثلا سال گذشته که آن اتفاق ها افتاد، در نهایت هم طرفداران نتوانستند به خواسته های خود برسند ولی مطمئن باشید اگر هفته های اول امسال هم نتوانیم نتیجه بگیریم، در ادامه موفق خواهیم بود و کسانی که علیه مان شعار دادند، پشیمان می شوند.
*تو فصل گذشته نشان دادی که تحمل نیمکت نشینی را نداری. آیا اگر در پرسپولیس هم نیمکت نشین شوی، اعتراض می کنی؟
شما می توانید از کسیکه به جای من در ذوب آهن بازی می کرد، سوال کنید که آیا با او بد رفتاری کردم؟ من تا روز آخر هم با باقر هم اتاق بودم. من مشکلی نداشتم و تنها یک بار مصاحبه کردم. آن هم زمانی بود که از تیم ملی خط خوردم. یادم می آید بعد از بازی تراکتورسازی مصدومیت کوچکی داشتم که مربیان تیم ملی مدام درباره اش سوال می کردند. آقای ابراهیم زاده هم گفته بود که مصدوم است. ولی من می توانستم بازی کنم. اگر یکی دو بازی بعد از آن دیدار در ترکیب بودم قطعا به تیم ملی می رفتم ولی بیرون ماندم تا اردوی تیم را از دست بدهم. وگرنه هیچوقت به نیمکت نشینی ام اعتراض نکردم…اتفاقا به نظرم نیمکت نشینی ام ربطی به چیزهایی نداشت که فکر می کنید. ترجیح می دهم زیاد مسایل را بازگو کنم.
*امسال گلر اول و دوم تیم ملی در استقلال و پرسپولیس هستند. چیکار می کنید؟ دربی هم که جذابتر می شود..
دربی همیشه قشنگ بوده و این بار شک نکنید قشنگ تر می شود. هر گلری که در یکی از این دو تیم موفق باشد، شک نکنید که گلر اول تیم ملی می شود.
*یعنی کروش این کار را می کند یا اینکه دن گاسپار مثلا می گوید رحمتی باید گلر یک باشد و او خواهد بود؟
من فقط می دانم که قطعا عملکرد من و رحمتی در فصل آینده، بی تاثیر نیست. در نهایت این مربیان تیم ملی هستند که باید تصمیم گیری کنند. من به پرسپولیس آمدم تا به این هدف برسم. بازی کردن در این تیم، کار را برای حضور موفق تر در تیم ملی، راحت تر می کند. در واقع وقتی برای این تیم بازی می کنی، بیشتر تو چشم هستی.
*تو برای شماره یک تیم ملی به پرسپولیس آمدی؟
یکی از بزرگترین هدفهایم همین بود. از طرفی دوست داشتم به این تیم بیایم.
*ولی در تیم ملی رحمتی برای تو رقیب سرسختی است.
بله، رحمتی واقعا گلر خوبی است. اما به هر حال جام جهانی است و ممکن است در راه این مسابقات اتفاقات زیادی بیفتد. من سعی می کنم از فرصتی که برایم فراهم شده نهایت استفاده را بکنم.
*درباره هدف هایت در پرسپولیس گفتی، شاید یکی از هدفهایت هم رسیدن به بنز و بی ام و بود!
(خنده) به من نه بنز دادند و نه پیشنهادش را. ولی کاش می دادند. این وسط یکی دارد بنز و بی ام می دهد، یکی هم می گیرد. دو طرف راضی هستند. حالا من نمی دانم چرا یک عده ناراضی هستند.
*می گویند رویانیان حواله بی ام و می گیرد مثلا 100 میلیون، بعد می دهد 150 میلیون.
اگر هم بدهد، مشکلی ندارد. خب بازیکن می خواهد ماشین بخرد، باشگاه به او ماشین می دهد. مشکلی ندارد.
*سقف را هم که رعایت نکردی…
چرا من سقف قرارداد را رعایت کردم.
*البته گلرها معمولا سقف را رعایت نمی کنند. الان سقف شده، کف.
به قول آقای کفاشیان قرارداد مثل مهریه است؛ کی داده و کی گرفته!(خنده جمعی)  مثلا من قراردادم سال گذشته با ذوب آهن فلان رقم بود ولی تنها 40 درصدش را گرفته ام. بقیه اش را هم که به قول رئیس، کی داده و کی گرفته. فعلا که 20 درصد جریمه ام کرده اند، 20 درصد هم که نمی دهند و به ازاری 20 درصد دیگر یک چک می دهند برای چند ماه دیگر.
*مجید جلالی هم اخیرا مصاحبه کرده بود و گفته بود که بازیکنان معمولا تنها چک اول فصل شان نقد می شود. آن وقت پول گرفتند، گرفتند. نگرفتند که هیچ.
واقعا همینطوری است. البته در ذوب آهن یکی دو سال پرداخت هایمان خوب بود. همانطور که می دانید این باشگاه خیلی خوش حساب است.
*درباره پرسپولیس امسال بحث زیاد است. می گویند ریخت و پاش کرده و نقل و انتقالات را بهم ریخته. نظر تو در این باره چیست؟
این بحث ها شکل گرفت، چون تیم ما خیلی پر سر و صدا بسته شد. شما نگاه کنید مگر مس، سپاهان و استقلال بد بسته شدند؟ مگر قرارداد آنها پائین بوده؟ البته امسال همه باید زیر سقف ببندند چون تیم ها باید تزارنامه داشته باشند. از طرفی بازیکنان هم این ریسک را نمی کنند که به خاطر چندر غاز بیشتر، محروم شوند.
*درباره نقل و انتقالات بحث زیاد بوده. اسم این دو تیم را گذاشته اند کهکشانی…
کهکشانی فقط دو تیم هستند و آن هم رئال و بارسلونا. این القاب باعث می شود که روی تیم زوم کنند و دردسرساز شود. همین القاب باعث شد تا ماجرای بنز و بی ام در پرسپولیس مطرح شود. چنین اسم هایی نه تنها کمک نمی کند، بلکه تیم را به حاشیه می برد.
*حالا کدام تیم پرستاره تر هستند؟
هر دو تیم خوب بسته شده اند ولی پرسپولیس بهتر است!
*حتی با حضور نکونام؟
او هم به استقلال برود، باز ما بهتریم.
*حالا به نظر تو استقلال در نقل و انتقالات بیشتر خرج کرده یا پرسپولیس؟
من که بازیکنم و در این باره نمی توانم حرف بزنم. فقط به نظرم ما پر سر و صدا تیم بستیم و استقلال چراغ خاموش.
*در چند سال گذشته قطب فوتبال اصفهان بود ولی انگار دوباره تهران قطب فوتبال می شود.
بله معمولا سپاهان قهرمان می شد و ذوب آهن نایب قهرمان. الان هم نمی شود دقیقا درباره اش نظر داد. باید لیگ شروع شود و ببینیم کجای کار هستیم. یک سال هم برای قضاوت کافی نیست چون موفقیت فوتبال اصفهان تداوم داشت.
*چرا همه از اصفهان ناگهان به تهران کوچ کردند. تو، قاضی، بنگر، حسینی و…
من درباره خودم می توانم بگویم که پرسپولیس را دوست داشتم. آدم در عمر ورزشی اش باید در یکی از دو تیم بزرگ تهران بازی کند. حیف است که پیشنهاد داشته باشی و نه بگویی. آدم باید این تجربه را کسب کند. بالاخره جو استقلال و پرسپولیس با تیم های دیگر فرق دارد. اما یک چیز به شما بگویم؛ من عاشق ذوب آهن بودم. اگر شرایطش عین قبل بود، شک نکنید حالا حالاها از این تیم نمی رفتم. واقعا شرایط در آنجا جوری شده بود که من را نمی خواستند!
*الان بازار کری خوانی در تهران و بین قرمز و آبی ها داغ است. تو چرا زیاد کری نمی خوانی؟
اهل کری خواندن نیستم.
*البته یک بار بدی کری خواندی.
می گفتند پرسپولیس عین استیل آذین است من هم گفتم پرسپولیس استقلال نیست که به دسته دو و سه بیفتد!
*قبول داری مردم کری خوانی را دوست دارند؟
بله، واقعا جالب است. من به روزنامه ها و مردم حق می دهم که می خواهند با کری خوانی، جذابیت را بالا ببرند. کری خوانی جزیی از فوتبال است.
*به اولین دربی ات فکر کرده ای؟
بله زیاد. برای من همه بازی های لیگ برتر یک طرف است و بازی دربی در طرف دیگر. خیلی ذهنم را مشغول کرد. منتظر هفته ششم هستم.
*فکر می کنی 6 تای معروف تکرار شود؟ یا ممکن است برعکس اتفاق بیفتد!
هراتفاقی در فوتبال ممکن است بیفتد.
*پس ممکن است 6 تا بخوری!
6 تا بخورم که شاهرگم را می زنم! ولی فاصله تیم ها نزدیک شده و بعید است آن اتفاق دیگر تکرار شود.
*هت تریک زاید هم بعد از 48 سال تکرار شد.
به همین دلیل می گویم هر اتفاقی ممکن است بیفتد.
*هم قلعه نویی مربی دربی است و هم ژوزه.
البته قلعه نویی سال گذشته دربی اصفهان را به ما باخت!
*در اصفهان به تو می گفتند دست طلا. این لقب را دوست داری؟
نه، اگر دستم طلا بود که یک شب می آمدند و دستم را می زدند.
 
خاطرات شهاب گردان
*پدرم من شدیدا علی پروینی است. هر چی درباره او بگویی، به پدرم برمی خورد. سریع هم می گوید، شماها از پروین چی یادتان می آید.
*خانواده ما وحشتناک پرسپولیسی هستند. عمویم یک مغازه داشت. هر وقت پرسپولیس می باخت، دوستانش الکی به بهانه جنس خریدن می رفتند به مغازه اش و حالش را می گرفتند!
سال گذشته از استقلال به من زنگ می زدند. می گفتند بیا پیش ما. یک بار که زنگ زدند، پدرم هم پیشم بود. به من گفت اینها برای چی زنگ می زنند. بگو اصلا زنگ نزنند. فکر رفتن به استقلال را از سرت بیرون کن. خواهرم هم گفت اگر بروی استقلال دور ما را خط بکش و به خانه مان راهت نمی دهم.
*بین دو نیمه بازی دوستانه پرسپولیس و آلومینیوم رفتم با اکبر میثاقیان خوش و بش کنم گفت چرا اول بازی نیامدی. گفتم وقت نشد. یک لگد به سمتم پرتاب کرد که فرار کردم و بهم نخورد! فقط شنیدم که گفت رفتی تو زمین گل بخوری ها!
*کتک خوردن از اکبر میثاقیان هم شیرین است!
*دن گاسپار من را ترمیناتور صدا می کند، رحمتی را کینگ و حقیقی را گلادیاتور صدا می کند.
 
 
 
 

دیگر مطالب

Comments are closed, but trackbacks and pingbacks are open.