
تونی: دیوید کاپرفیلد نیستم که برای تبریز جام ظاهر کنم/ خوشبختانه سرمربی تیم ملی ایران چینی نیست!
آنتونیو خوزه کونسیسائو اولیویرا ملقب به تونی، سرمربی پرتغالی این فصل تراکتورسازی خواهد بود.
رضا دلجوان / او همان کسی است که هواداران اعتقاد دارند می تواند بر جذابیت های تیم محبوب شان اضافه کرده و به قهرمانی تراکتورسازی در لیگ ایران کمک کند. این مربی، اخلاق ها و رفتارهای جالبی دارد و مهم تر از همه اینکه، سیبیل گذاشته تا در کنار منصور ابراهیم زاده و اکبر میثاقیان کاملا از مربیان دیگر لیگ متفاوت باشد! او با اولین مصاحبه تفصیلی اش با خبرورزشی نشان داد یک مربی خوش مشرب، با روحیه و علمی است که نگاه منطقی و گاهی طنزآلود به فوتبال دارد.
*کمی خودتان را معرفی می کنید، شما در کدام شهر پرتغال زندگی می کردید؟
حدود چهل و چهار سال در لیسبون زندگی کردم و از همانجا هم وارد باشگاه بنفیکا شدم و در همان شهر هم ازدواج کردم. در حال حاضر هم دو فرزند دارم که فرزند بزرگم دختر و سی و چهار ساله است. فرزند دوم هم با خودم به ایران آمد. پسرم بیست و نه ساله است و می خواهد در امر آنالیز حریفان و تیم خودی به من کمک کند. هر دو تحصیل کرده هستند. دخترم در دانشگاه رشته هتلداری خوانده و الان هم مشغول به کار در این رشته است. پسرم هم در رشته ورزشی تحصیل کرده که همه ورزش ها را شامل می شود از جمله فوتبال. رشته تحصیلی پسرم، رشته ایست شبیه رشته تربیت بدنی در ایران.
*آیا آنالیزوری هم شاخه ای از همین رشته بوده که پسرتان آن را پشت سر گذاشته است؟
باید در مورد پسرم این طور توضیح بدهم که از آکادمی فوتبال باشگاه بنفیکا شروع کرده و وقتی ده سالش بوده وارد آکادمی این باشگاه شده و حتی با تیم زیر بیست و دو سال بنفیکا قهرمانی پرتغال را در کارنامه دارد. او همواره در باشگاه بنفیکا مشغول کسب تجربه بوده و من مطمئن هستم که با داشتن این تجربه ها و تحصیلات بتواند کمک زیادی به تیم تراکتور سازی در کنار من و دستیارانم کند .
*شما قبل از این که به تیم تراکتور سازی بپیوندید آیا شناختی از کشور ایران و فرهنگش داشتید؟
من قبل از اینکه شما و یا خیلی از این بازیکن هایی که در تیم تراکتور هستند به دنیا بیایید به ایران سفر کردم! در سال 1972 به ایران آمدم (سال 1351) و از شهرهای تهران و همدان هم دیدن کردم.
*برای انجام مسابقه به ایران سفر کرده بودید یا سیاحت؟
من در آن زمان برای انجام دو مسابقه به تهران آمده بودم
*به خاطر دارید با کدام تیم ها بازی کردید؟
این موضوعی است که کاملا می توانم آن را به یاد بیاورم. در هر دو بازی، مقابل پاس به میدان رفتیم. یک بازی در تهران انجام دادیم و سپس هر دو تیم راهی همدان شدیم تا یک بازی هم در آن شهر داشته باشیم.
*پس قبلا از ایران شناخت داشته اید؟
بله من قبل از این که با تیم تراکتور وارد مذاکره شوم شناخت خوبی از کشور ایران داشتم.
*در بسیاری از محافل ورزشی در اروپا از شما به عنوان نماد باشگاه بنفیکا یاد شده. دوست داریم از زبان خودتان بشنویم که چه چیزی باعث شده شما را نماد این باشگاه بدانند؟
به خاطر این که سی و چهار سال از زندگیام را در باشگاه بنفیکا گذراندم و در طی این سی و چهار سال، به عنوان بازیکن، مربی، سرمربی و حتی به عنوان معاون اول مدیر باشگاه همواره در کنار تیم بودم. می توانم بگویم یکی از متعصب ترین اعضای خانواده بزرگ بنفیکا بوده ام و همیشه نسبت به این تیم و هوادارانش احساس مسئولیت می کردم و می کنم. این را هم باید اضافه کنم که تیم بنفیکا در پرتغال سی و دو بار قهرمان شده که چهارده بار از این قهرمانی ها همراه با من بوده است. بنفیکا با یک صد وهشت سال سابقه فوتبال یکی از قدیمی ترین باشگاه های اروپا به حساب می آید و من افتخار می کنم که جزو این خانواده بودم و هواداران و مردم اروپا من را به عنوان نماد باشگاه بنفیکا به حساب می آورند. ولی این را بدانید که بزرگترین و با تعصب ترین بازیکن این باشگاه من نبودم بلکه آقای اوزه بیو یا همان اوسویو بوده و هست.
*شما گفتید از ایران شناخت داشتید. آیا از فوتبال ایران و از شیوه بازی کردن بازیکنان ایرانی هم شناختی دارید؟ مثلا می توانید بگویید تفاوت یا شباهت فوتبال پرتغال با ایران در چیست؟
من در زمانی که مربی الاتحاد عربستان بودم در جام باشگاه های آسیا مقابل پرسپولیس تهران بازی کردم و از آن زمان، شناخت بهتری نسبت به بازی ایرانی ها دارم. در ضمن باید به شما بگویم که خوشبختانه همین الان مربی تیم ملی ایران، “چینی” نیست بلکه پرتغالی است. همان طور که شما می دانید مربی های پرتغالی قبل از من به ایران آمدند و سابقه کار کردن در ایران را دارند. من همه آنها را می شناسم مثلا کارلوس کروش، سیموئز، مربی صنعت نفت آبادان آقای کاستا و… چون من با همه این دوستان همیشه در تماس هستم، هر روز شناخت بیشتری از فوتبال ایران پیدا می کنم و همیشه از تجربه های دوستانم استفاده می کنم. در آینده نیز از آنها کمک می گیرم. ضمنا در حال حاضر شناخت من ازفوتبال پرتغال بیشتر از فوتبال ایران است زیرا تیم ملی کشورم را می توانم به خوبی آنالیز کنم ولی برای شناخت دقیق فوتبال ایران، باید مدتی صبر کنم.
*حضور مربیان پرتغالی و حتی بازیکن های پرتغالی در ایران هر روز بیشتر می شود. فکر می کنید حضور شما و هموطنان تان چه تاثیری در فوتبال ایران می تواند داشته باشد؟
تمام مربیان پرتغالی که به ایران می آیند با کوله باری از تجربه و دانش فوتبالی وارد کشورتان می شوند و می توانند این تجربه را در اختیار فوتبالیست ها و مربیان ایران بگذارند تا بتوانند به فوتبال ایران و بهتر شدن شرایط فوتبال کمکی کنند. من مطمئن هستم که ما می توانیم به فوتبال ایران کمک زیادی کنیم. همان طور که دیدید حضور بازیکن ها هم اثر مثبتی در فوتبال ایران گذاشته مثلا همین فلاویو لوپز در تیم تراکتور سال قبل کمک زیادی به فوتبال تبریز کرد و اثر مطلوبی بر عملکرد تراکتورسازی گذاشت. به نظر من حضور هموطنانم چه مربیان و چه بازیکنان می تواند به پیشرفت فوتبال ایران کمک شایانی کند. فوتبال ایران فوتبال آسانی نیست و می دانم که در لیگ کشور شما چهار یا پنج تیم قوی حضور دارند که همیشه با هم رقابت تنگاتنگی داشته و هر تیمی قدرت مالی بهتری داشته باشد و از امکانات بهتری نیز بهره بگیرد پتانسیل هایش را افزایش می دهد و در کورس قهرمانی قرر می گیرد. در فوتبال شما، پول و امکانات حرف اول و آخر را می زند.
*زمانی که شما با تراکتور به توافق رسیدید بحث در مورد قهرمانی در حداقل یک جام بود. فکر نمی کنید شانس گرفتن جام برای تراکتور در این شرایط کم شده یا زیاد؟
من از روز اول که به تبریز آمدم به عنوان مربی پا در این شهر گذاشتم نه یک جادوگر یا شعبده باز. همان روز اول هم به شما گفته بودم که از من نخواهید مانند شعبده بازها رفتار کنم چون در واقع من دیوید کاپرفیلد نیستم که بخواهم برای تبریز جام ظاهر کنم!
*منظورمان این است که در این شرایط که جام حذفی برگزار نمی شود شما برای رسیدن به جایگاه مناسب با تیم تراکتور کارتان سخت تر شده یا آسان تر؟ ما به دنبال گرفتن قول قهرمانی از شما نیستیم!
عذرخواهی می کنم، در ابتدا متوجه نشدم. زمانی که به همراه همکارانم آنتونیو، پائولو، ویکتور و همچنین غلامرضا باغ آبادی کار را شروع کردیم، تمام هدف مان تغییر دادن شرایط تیم بود. من می دانم که تیم در سال قبل نتایج نسبتا خوبی گرفته و نایب قهرمان لیگ هم شده ولی با کمک دوستانم می خواهیم از سال قبل نیز نتیجه بهتری بگیریم و تمام تلاش مان را به کار می گیریم تا به این هدف مان برسیم. با توجه به این که بازی های باشگاه های آسیا از ماه فوریه(بهمن ماه) شروع می شود، پس در شرایط حال هدف اصلی ما بازی های لیگ برتر خواهد بود و تمام تمرکزمان را به این قضیه معطوف می کنیم. البته من تا امروز بازیکنان ملی پوش و چند بازیکن دیگرم را در اختیار نداشتم و هنوز شناخت کاملی از تیم ندارم ولی امیدوارم بعد از پیوستن باریکنان غایب به تیم، کامل شدن تراکتورسازی و حضور در اردوی ترکیه، تیم را بهتر بشناسم. بعد از آن است که می توانم بگویم توانایی رسیدن به هدف مان را داریم یا نه. و یا می توانیم ادعا کنیم که تا چه حد تیم خوبی هستیم. در هر حال من امیدوارم بتوانیم در سال جاری نتایج قابل قبولی را با همکاری دوستانم و حمایت همه جانبه هواداران به دست بیاوریم. فعلا که بازی ها به طور رسمی شروع نشده برای من و همکارانم همه چیز به خوبی و آرامی پیش می رود ولی همین که لیگ شروع شد، با کار کردن باید لیاقت های مان را نشان دهیم نه حرف زدن.
* در این مدتی که در ایران بوده اید از غذاهای ایرانی خوشتان آمده یا نه؟
این مهم ترین سوالی بود که پرسیدید! من می ترسم وقتی به پرتغال برگردم شکل مرغ شده باشم و صدای مرغ در بیاورم! از بس که در این چند روز مرغ خوردم (خنده). ببینید، فوتبال تنها یک ورزش نیست بلکه وسیله ای شده برای آشنایی با فرهنگ ها و رسوم، مذهب ها و البته غذاهای گوناگون. فوتبال فقط چیدن مهره ها در زمین و تاکتیک و تکنیک نیست. فوتبال معقوله پیچیده ای است که همه چیز را در خود جا داده است. بهتر است بگوییم فوتبال ابزاریست برای آشنایی با همه مواردی که گفتم در کشورهای مختلف.
Comments are closed, but trackbacks and pingbacks are open.