موسیقی ما به حرف تازه نیاز دارد

دکتر حسن ریاحی، آهنگساز و سازنده سرود ملی ایران در سال 1323 متولد شد. او نواختن پیانو را در کودکی نزد پدر آموخت و از ۱۲ سالگی وارد هنرستان موسیقی شد. ساز تخصصی‌اش ویلن بود.

 
ریاحی پس از مدتی تدریس در دانشگاه شیراز برای تکمیل تحصیلات به آمریکا سفر کرد و موفق به اخذ دکترای هنر موسیقی از دانشگاه تمپل در شهر فیلادلفیا شد. او در سال‌های ابتدایی دهه پنجاه استاد کرسی نوازندگی تخصصی ویلن در گروه هنر‌های دانشگاه شیراز بود و چند سالی در این دانشگاه، به تدریس موسیقی پرداخت.
در کارنامه فعالیت‌های هنری ریاحی ساخت بیش از 50 قطعه، سرود و تصنیف درباره موضوعات مختلفی چون محیط زیست، ایثار، جنگ، شهادت و… وجود دارد که بیشتر این آثار توسط ارکستر صدا و سیما اجرا شده‌اند. از این آثار می‌توان به ساخت و تنظیم موسیقی متن سریال «آتش بدون دود» زنده‌یاد نادر ابراهیمی (پیش از انقلاب) و موسیقی متن سریال‌ «شهید مدرس» و فیلم «صدای صحرا» (بعد از انقلاب) را ساخت و اجرا کرد. آهنگسازی برخی از ماندنی‌ترین تصنیف‌ها و سرودها از جمله قطعه «آب زنید راه را» و نیز «الله مولانا علی» از دیگر آثار این هنرمند است. اما ماندگارترین اثر این هنرمند موسیقی «سرود جمهوری اسلامی ایران» است که در سال 1990 جایگزین سرود قبلی ملی ایران شد.
دکتر ریاحی در سال 1385 به عنوان چهره ماندگار موسیقی ایران انتخاب شد. او در کنار مدیریت گروه موسیقی دانشکده صدا و سیما و دانشگاه آزاد، مدیرکلی گروه موسیقی صدا و سیما و دبیری چندین دوره جشنواره بین‌المللی موسیقی فجر هیچوقت از آهنگسازی غافل نشد. با او درباره نقش هنر موسیقی در اتحاد فرهنگی کشورهای سرزمین خورشید به گفتگو نشستیم.
  آقای ریاحی یکی از ماندگارترین آثار شما سرود ملی جمهوری اسلامی ایران است، از مراحل ساخت این اثر برایمان بگویید. چه عاملی باعث تغییر سرود ملی ایران شد؟
سرود ملی قبلی ما یک مشکل اساسی داشت؛ اینکه بسیار طولانی بود و در بسیاری از برنامه‌های رسمی (به خصوص بین‌المللی) مجبور می‌شدیم فقط بخشی از آن را اجرا کنیم. به همین دلیل آقای محمد هاشمی، رئیس وقت سازمان صداوسیما از من که آن زمان مدیرکلی مرکز موسیقی صداوسیما را بر عهده داشتم، خواستند از شاعران و آهنگسازان برجسته کشورمان برای ساخت سرود ملی جدید دعوت کنم. یادم هست حدود 40 آهنگساز دعوت شدند تا آثارشان را ارائه کنند و قرار شد این آثار بدون نام در یک شورا بررسی شوند. در نهایت از بین حدود 37 اثر 10 اثر برای اجرا انتخاب شدند و از بین آن‌ها سه اثر در حضور رهبر جمهوری اسلامی ایران اجرا شد و ایشان اثر فعلی را انتخاب کردند.
معیارهای شورای بررسی‌کننده برای انتخاب آثار چه بود؟ آیا برای انتخاب سرود ملی کشورمان سرودهای ملی سایر کشورها هم مطالعه شدند؟
بله. ما می‌بایست سرودهای ملی کشورهای مختلف را مطالعه می‌کردیم تا ببینم آنها چه استانداردهایی را رعایت کردند؛ زمانشان چقدر است؛ اوج‌ها و فرودهای‌شان به چه صورت است و چقدر به موسیقی ملی‌شان نزدیک است. از سویی مقام رهبری مایل بودند سرود ملی ما به مقام‌های موسیقی ایرانی نزدیک باشد. من در اثر خودم، پیش‌درآمد ماهور را انتخاب کردم، چون از لحاظ عظمت می‌توانست تأثیر خوبی بر سرود ملی‌مان داشته باشد. بر این اساس طرح‌های مختلفی زدم و در نهایت این اثر در شورای مذکور بررسی و به عنوان یکی از سه اثر نهایی انتخاب شد. من از این موضوع اطلاع نداشتم تا اینکه بعد از دو ماه آقای محمد هاشمی اطلاع دادند که کارم به عنوان سرود ملی کشورمان انتخاب شده است.
شعر این اثر به چه صورت سروده و انتخاب شد؟
برای سرودن شعر شورای شعر سازمان صداو سیما تشکیل شد و شعر توسط یک گروه و به صورت تیمی سروده شد. آقای ساعدی باقری در این زمینه زحمت فراوانی کشیدند. به این ترتیب «سرود ملی جمهوری اسلامی ایران» آماده شد و برای اولین بار در مجلس شورای اسلامی توسط ارکستر سمفونیک صداوسیما به رهبری آقای نادر مرتضی‌پور به اجرا درآمد. پس از آن برای سفارتخانه‌ها و سازمان‌های بین‌المللی فرستاده شد تا جایگزین سرود قبلی شود.
آقای ریاحی، باتوجه به اینکه کشورهای عضو اکو ریشه‌های فرهنگی مشترک بسیاری دارند فکر می‌کنید هنر موسیقی چقدر می‌تواند به هم‌گرائی و اتحاد این کشورها کمک کند؟
به نظر من موسیقی می‌تواند حرف اول را در این ارتباط بزند؛ همانطور که گفتید ما ریشه‌های فرهنگی و هنری مشترکی داریم، حتی مقام‌ها و دستگاه‌های موسیقی این کشورها بسیار به هم نزدیک هستند. با این تفاوت که شاید مقام‌ها در بعضی از این کشورها بهتر از بقیه حفظ شده باشند. تصور من این است که کشورهای اکو می‌توانند با موسیقی به هم نزدیک‌تر شوند و در تولید موسیقی‌های مشترک، آموزش و حتی در بخش پژوهش به هم کمک کنند. برای رسیدن به این مقصود باید مسئولین موسیقی این کشورها با هم بنشینند، برنامه‌ریزی کنند و با هم‌فکری و تحقیق به نتیجه خوبی برسند. پیشنهاد می‌کنم مؤسسه فرهنگی اکو در صورت امکان جشنواره موسیقی منطقه‌ای مستقل با شرکت کشورهای عضو اکو را برپا کند؛ نتیجه این جشنواره می‌تواند بسیار مهم و تأثیرگذار باشد.
در حال حاضر مؤسسه فرهنگی اکو در حال سامان‌دهی گروهی از نوازندگان، خوانندگان و آهنگسازان کشورهای عضو اکو است تا «ارکستر سمفونی اکو» را تشکیل دهد. فکر می‌کنید چنین برنامه‌ای برای رسیدن به مقصودی که شما فرمودید چقدر مفید است؟
به نظر من این یک اتفاق بسیار خوب است. تا جایی که می‌دانم این اولین باریست که در دنیا 10 کشور همسایه دور هم جمع می‌شوند و به کمک هم ارکستر سمفونیک واحد و مشترکی تشکیل می‌دهند. تصور می‌کنم این امر عملی است و امکاناتش وجود دارد. بعضی از کشورهای اکو از نظر موسیقی بسیار پیشرفته‌اند و می‌توانند در بالا بردن سطح این گروه کمک کنند. اگر این کار انجام شود، اتفاق تازه‌ای در دنیای موسیقی رخ داده است و خیلی هم می‌تواند موفق شود.
با توجه به تجربه شما در جشنواره بین‌المللی موسیقی فجر سال گذشته، کیفیت و سطح موسیقی در کشورهای اکو را نسبت به کشورهای دیگر جهان چگونه ارزیابی می‌کنید؟
جشنواره فجر سال گذشته، برای من بسیار جالب بود و من از کیفیت بالای آثار شرکت‌کننده تعجب کردم. در مورد کشور ایران هم باید بگویم آهنگسازان و نوازندگان شهرستانی بسیار پیشرفت کرده‌اند. در سال‌های اخیر گروه‌های مختلف جوان به این نیاز رسیده‌اند که دور هم جمع شوند و راجع به زیباشناسی موسیقی بحث کنند. ما در زمینه موسیقی ایرانی به نوآوری، خلاقیت و حرف‌های جدید نیاز داریم و با اینکه نوازنده‌های بسیار خوبی تربیت شده‌اند، اما بعد از مرحوم مشکاتیان و آقای علیزاده هنوز حرکت تازه‌ای در موسیقی اصیل ایرانی دیده نمی‌شود. من فکر می‌کنم کشورهای عضو اکو می‌توانند همکاری مشترک خوبی با هم داشته باشند و انتظارم این است که این کشورها در جشنواره آینده موسیقی فجر، فعال‌تر ظاهر شوند. ما می‌توانیم امکاناتمان را در اختیار آنها بگذاریم تا با آوردن بهترین گروه‌های موسیقی‌شان در این جشنواره حضور قوی داشته باشند و زمینه تعامل هنرمندان این کشورها فراهم شود.
جناب ریاحی، برخی معتقدند در دهه اخیر محبوبیت موسیقی پاپ در کشور ایران بسیار بیشتر از قبل و حتی بیشتر از موسیقی اصیل و سنتی ایرانی شده است. آیا به نظر شما دلیل این محبوبیت تنوع‌طلبی نسل جوان و احساس نیازشان به موسیقی متفاوت است و یا دلایل دیگری دارد؟
ببینید در سال‌های اخیر در کشورهای صنعتی و غربی موسیقی حرف تازه‌ای برای گفتن ندارد، لذا در کشوری مثل آلمان موسیقی راک بین جوانان حرف اول را می‌زند. در بین جوان‌های سایر کشورهای صنعتی هم موسیقی پاپ طرفداران فراوانی دارد. شاید یکی از دلایلش این باشد که جوان امروز در بین کارهای فشرده و سرعت زیاد چرخ زندگی کمی به سمت ساده‌پسندی و کمیت گرایش پیدا کرده‌اند؛ الان دیگر کمتر جوان غربی حوصله گوش کردن به سمفونی یک ساعته مثلا گستاو مالر (Gustav Mahler) را دارد. او ترجیح می‌دهد 20 قطعه یک یا دو دقیقه‌ای گوش دهد که هم تنوع دارد و هم اینکه مجبور نیست فکر کند و ربط بخش‌های مختلف سمفونی با هم را بیابد. به نظرم در هنرهای دیگر هم این روند در حال شکل گرفتن است و همه چیز به سمت کمیت و سادگی می‌رود. من احساس می‌کنم امروز به‌خصوص در غرب و دنیای صنعتی مردم یک مقدار از موسیقی‌های کلاسیک و ملی خودشان خسته شده‌اند. در منطقه ما هم طرفداران موسیقی کلاسیک قدری کمتر شده‌اند؛ شاید چون موسیقی سنتی ما کمی تکراری شده است. البته موسیقی کلاسیک و سنتی ما بسیار قابل احترام است و ما به آن تعظیم می‌کنیم، ولی نسل جوان دوست دارد حرف تازه گوش کند و این مسئله امروز ماست. در جشنواره موسیقی فجر سال گذشته اتفاقات خوبی افتاده بود، مثلا چند گروه تلفیقی شرکت کرده بودند که تجربه‌های بسیار خوبی ارائه دادند و از سوی مردم بسیار مورد تشویق و استقبال قرار گرفتند.
آیا این روند خلاصه شدن باعث سطحی شدن و پایین آمدن سلیقه موسیقایی مردم نمی‌شود؟
بعید می‌دانم این طور شود، چون انسان امروز در عصر اطلاعات با داده‌ها و اطلاعات فراوانی سر و کار دارد و واقعا از مشغولیت شبانه‌روزی‌شان خسته‌اند، لذا دوست دارند در اوقات فراغت کمتر فکر کنند و بیشتر به مغزشان استراحت بدهند. وقتی من خسته‌ و ناآرام از کار روزانه به منزل می‌روم ترجیح می‌دهم به جای فیلم «شاه لیر»، کمدی «مستر بین» را ببینیم. الان انسان‌ها دوست دارند موسیقی ساده و گذرا گوش کنند، اما این موضوع نشانه پس‌رفت و پایین آمدن سلیقه او نیست، بلکه شرایط ایجاب می‌کند، ساده ببیند، ساده بشنود و حتی ساده زندگی کند و بیشتر به طبیعت پناه ببرد؛ این واقعیتی است که دارد اتفاق می‌افتد.
شما به عنوان یک هنرمند موسیقی‌دان از مؤسسه فرهنگی اکو چه توقعی دارید؟
من از مؤسسه فرهنگی اکو انتظار دارم زمینه هم‌اندیشی و مشاوره موزیسین‌ها و آهنگسازان 10 کشور اکو را فراهم کند تا آن‌ها با هم بحث کنند و سمینار تشکیل دهند تا راه‌های تعامل و تبادل موسیقی بین این کشورها هموار شود. این امر برای تقویت ارتباطات بین کشورهای اکو می‌تواند بسیار مفید باشد.
 

دیگر مطالب

Comments are closed, but trackbacks and pingbacks are open.