همدلی بین ملت‌ها هدف غایی همه ماست

استاد غلامحسین امیرخانی، پدر معنوی خوشنویسان معاصر سرزمین‌مان و از هنرمندان فرهیخته‌ایست که بدون در نظر گرفتن سن و توانایی جسمی‌اش، همواره برای گسترش فرهنگ و هنر برای رشد جامعه انسانی پیش‌قدم بوده است.

 
استاد غلامحسین امیرخانی، پدر معنوی خوشنویسان معاصر سرزمین‌مان و از هنرمندان فرهیخته‌ایست که بدون در نظر گرفتن سن و توانایی جسمی‌اش، همواره برای گسترش فرهنگ و هنر برای رشد جامعه انسانی پیش‌قدم بوده است. او که ریاست شورای سیاستگذاری خوشنویسی اکو را برعهده دارد در طول جلسات و سفرهای کاروان خوشنویسی اکو هیچ‌وقت دیگر همکارانش را تنها نگذاشته و پابه‌پای دست‌اندرکاران مؤسسه فرهنگی اکو برای خوب برگزار شدن جشنواره‌های خوشنویسی اکو در تاجیکستان و افغانستان تلاش کرده است.
امیرخانی از افرادی است که معتقدند هنر یکی از اصلی‌ترین راه‌های نجات بشریت و هدایت انسان‌ها به سوی مدینه فاضله است و فرهنگ می‌تواند پلکانی باشد که ما را به هدف‌های متعالی انسانی برساند.
استاد، تاجیکستان را از نگاه و منظر خودتان برایمان توصیف می‌کنید؟
واقعیت این است که برای معرفی تاجیکستان باید ابعاد مختلف این کشور را جداگانه توصیف کرد. بخشی که ما به عنوان سخت‌افزار یک کشور می‌شناسیم و عبارت است از خیابان‌بندی‌ها، پیاده‌روها، درخت‌کاری‌ها، داشتن سالن‌های مناسب برای هنرهای نمایشی و … موقعیت فوق‌العاده خوبی دارد، چون آب و هوای مناسب و آب فراوانی که در این کشور به صورت رودخانه‌های متعدد وجود دارد، موجب شده فضای بسیار دلکشی در گوشه و کنار این کشور و به خصوص در شهر دوشنبه پدید آید. خیابان‌ها به قدری وسیع و پیاده‌روها آنقدر مناسب و خوب طراحی شده بود که ما در هر زاویه‌ای می‌ایستادیم، آسمان آبی را می‌دیدیم. اما در مورد مسائل فرهنگی و هنری تاجیک‌ها توانستند دو فرهنگ را در جریان تاریخی و انسانی خود دوام ببخشند. یک جا در جریان کارهای آئینی و نمایشی‌شان حامل فرهنگ ایران قدیم هستند، یک جا از تربیت و فرهنگی که میراث روس‌هاست، برخوردار هستند. بنابراین تاجیکستان در جنبه‌های مختلفی که ما از هنر توقع داریم، می‌تواند جایگاه خوبی داشته باشد. البته این کشور از زیربنای قوی فرهنگی که از تاریخ مشترک ما و آن‌ها نشأت گرفته، چه از وجهه قهرمانی، داستانی و اسطوره‌ای‌اش و چه از جنبه فکری و معرفتی‌اش بهره‌مند هستند و نشانه‌هایی را از آن تاریخ و ارزش‌ها در کشورشان به خوبی حفظ کرده‌اند، اما چون از سرزمین مادر که ایران باشد، دور افتاده‌اند بنیه عمیقی برای درک مفاهیمی که با صداقت و افتخار از آن‌ها یاد می‌کنند ندارند و بیشتر به صورت سمبل و نماد آن مظاهر را مورد تکریم قرار می‌دهند. متاسفانه خود ما هم همین نقص را داریم، یعنی بیشتر ما اسیر جریان روزمرگی شده‌ایم و نسبت به ریشه‌های خودمان که به آن‌ها افتخار می‌کنیم و از عمق جان دوستشان داریم، معرفت و اطلاع درستی نداریم.
یکی از اهداف اصلی برگزاری جشنواره خوشنویسی اکو در کشورهای عضو، گسترش خط فارسی و بازگشت این خط به کشورهایی است که زمانی خط رایج آن‌ها فارسی بوده است. به نظر شما این هدف با برگزاری نمایشگاه خوشنویسی میسر می‌شود؟
ما از زبان مسئولان تاجیکستان می‌شنیدیم که آرزو و خواست‌شان بازگشت خط فارسی به آن کشور است. البته به گمان بنده بیشتر از خط معنای کلام فارسی مهم است که باید به درستی منتقل شود. مهم اندیشه‌ای است که از این زبان می‌تواند برای انسان امروزی مفید باشد و ایجاد همدلی کند. بعد انتخاب با خود آن‌ها خواهد بود که اگر بخواهند رابطه‌شان را با این زبان و خط وسیع‌تر و عمیق‌تر کنند برای مدارس‌شان دو زبان در نظر بگیرند. به شرط این‌که ما در این ارتباط و تعامل مدیریت درستی داشته باشیم. خط و خوشنویسی ما با معرفت چند هزار ساله تاریخی‌مان پیوند دارد و خط و معنا با هم می‌تواند در جوامع مختلف دنیا جایگاه پرجاذبه‌ای داشته باشند. در هر صورت برگزاری این جشنواره‌ها می‌تواند مقدمه‌ای برای اشاعه خط فارسی در تاجیکستان باشد. در ادامه باید هیأت‌های کارشناسی‌مان در زمینه‌های مختلف فرهنگ و هنر مشترک بین دو کشور تعامل و رفت‌وآمد داشته باشند و ارتباط‌شان به صورت مبادله مسائل فرهنگی، مبادله استاد و مبادله نمایشگاه‌ها بیش از پیش تقویت شود.
فکر می‌کنید تاجیکستان به عنوان اولین ایستگاه قطار خوشنویسی اکو انتخاب مناسبی بود؟
البته خیلی خوب بود، ولی جایگاه این کشور در خوشنویسی ضعیف است. شاید اگر کشوری مثل ترکیه که در مرز اروپا و آسیا قرار دارد و با خوشنویسی بسیار آشناست، برای برگزاری جشنواره خوشنویسی اکو انتخاب شود، ارتباط بسیار مؤثرتر باشد. البته در تاجیکستان ما احساس کردیم مردم تشنه ارتباطات وسیع‌تر، قوی‌تر و پراثرتر از سوی ایران هستند و خودشان را با ما که همزبان و همدل حس می‌کنند. این نشان می‌دهد مؤسسه اکو با برنامه‌های فرهنگی توانسته جایگاه خود را در کشورهای عضو پیدا کند. اینجا وظیفه مدیران بیش از پیش حساس می‌شود تا این همگرایی، همدلی و همراهی ملی را با همبستگی منطقه‌ای، تاریخی و فرهنگی و انسانی پیوند بزنند. من معتقدم چهارگوشه عالم برای معرفی شایستگی فرهنگی و هنری ایران برای ایجاد همدلی بین ملت‌ها که هدف غایی همه ما است، ایستگاه‌های مناسبی هستند.
بحث اصلی اکو، ایجاد وحدت فرهنگی بین کشورهای عضو است. به نظر شما بهترین راه برای ایجاد این وحدت چیست؟
به نظر من مؤسسه اکو می‌تواند برای مأموریت‌‌های خود دامنه بسیار وسیعی تعریف کند و فعالیت‌هایی را در اولویت قرار دهد که متناسب با قرن بیست‌و‌یکم است و می‌تواند ما را در انجام رسالت ارزشمندمان که تأثیرگذاری در زمینه‌های فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در تمام منطقه است یاری کند. من امیدوارم با برنامه‌های درست و مدیریت دلسوز، با انگیزه و با صلاحیت بتوانیم به آن سمت حرکت کنیم که ایران باز هم به عنوان کشوری با فرهنگ و تاریخ تمدن بسیار غنی و ارزشمند، نقش تأثیرگذار و مثبتش را در عرصه کشورهای اکو و بعد به دیگر کشورهای دنیا تعمیم دهد. ما در زبان فرهنگ و هنر که زبان مفید، مؤثر و پرجاذبه قرن بیست‌ویکم است، سرمایه‌داران پرافتخار و میراث‌داران گذشتگان و استادان بزرگی هستیم و باید بتوانیم نقش تأثیرگذارمان را در جهان دوباره زنده کنیم. بنده به عنوان شاگرد فرهنگی ایران که 60 سال گذشته را در رشته خوشنویسی افتخار خدمت داشته‌ام، فکر می‌کنم هنر، عالی‌ترین مظهری است که می‌تواند این وفاق و همدلی را به وجود بیاورد؛ چرا که در مقام هنر صمیمیت و پذیرش به وجود می‌آید. یعنی هنر در هر زبان، بیان و شکلی که عرضه شود، همه مردم دنیا آن پدیده را از آن خودشان می‌دانند و آن را به عنوان دست‌آورد ذوق و اندیشه بشری تعبیر می‌کنند. بنابراین آن را مثل موهبتی که در وجود خودشان هم نشانه‌هایی از آن سرچشمه وجود دارد، می‌پذیرند و انتخاب می‌کنند. همدلی و همگرایی انسان‌ها به وسیله هنر بیش از دیگر سیاست‌ها و مدیریت‌هایی که معمولا دولت‌ها در طی قرون متمادی وسیله‌ای برای ایجاد همبستگی انسانی و زندگی بهتر برای همه ابناء بشر در آینده قرار دادند، می‌تواند مفید باشد.
همیشه در حرکت‌ها و فعالیت‌های فرهنگی نکاتی وجود دارند که اگر مورد توجه قرار نگیرند و رعایت نشوند، ممکن است مسیر حرکت فرهنگی تغییر یابد و به انحراف کشیده شود یا به بن‌بست برسد. در برنامه‌هایی مثل جشنواره و نمایشگاه خوشنویسی اکو چه نکاتی وجود دارد که حتما باید مورد توجه قرار گیرد تا قطار خوشنویسی اکو بر مسیر درست حرکت کند و به مقصد برسد؟
ببینید ما باید نسبت به موقعیت کشورهایی که در آن‌ها جشنواره را برگزار می‌کنیم، شناخت داشته باشیم. مثلا وقتی می‌خواهیم در کشور ترکیه نمایشگاه بگذاریم، طبیعتا باید روی شخصیت و آثار مولونا تمرکز و تکیه بیشتری داشته باشیم. چون مردم ترکیه با این هنرمند بیشتر آشنا هستند و او از خودشان می‌دانند. همچنین باید به مبانی اسلامی هم توجه داشته باشیم، یعنی معارفی را که میراث فرهنگ اسلام هست، در آثار هنری‌مان مورد توجه قرار دهیم و جنبه‌های افتراق مذهب‌های شیعه و سنی را در آثارمان جای ندهیم. در واقع باید آثاری را در این کشور به نمایش بگذاریم که حاوی مطالب مشترک ناشی از فرهنگ ناب ایران و برگرفته از همه اندیشه‌های منطقه هستند و در قالب شعر و ادبیات و عرفان تجلی همیشگی و همه جانبه داشته‌اند. یا مثلا در تاجیکستان سعی ما بر این بود که به رودکی بیشتر توجه کنیم. چون این شاعر مورد علاقه آن‌هاست و نسبت به او و آثارش شناخت کافی دارند. یا مثلا در افغانستان و پاکستان به همین صورت؛ یعنی طوری عمل کنیم که آن‌ها احساس کنند ما به نوعی زبان حال آن‌ها هستیم و قصد داریم از موارد سوءتفاهم که باعث جدایی چند صد ساله بین ما شده است، پرهیز کنیم.
 

دیگر مطالب

Comments are closed, but trackbacks and pingbacks are open.