نوید محمدزاده و مانی حقیقی با هیچکاک همراه شدند

مانی حقیقی در مصاحبه با ورایتی از چگونگی ساخته شدن فیلم هیچکاکی «تفریق» سخن گفت.

به گزارش ستاره ها و به نقل از مهر؛ مانی حقیقی کارگردان سینما، با «تفریق» یک فیلم هیجان‌انگیز هیچکاکی که در تهران اتفاق می‌افتد، در جشنواره تورنتو حضور داشت.

مانی حقیقی گفته است: یک روز گرم تابستان بود و من برای خنک شدن و کمی استراحت داخل یک مسجد محلی شدم و دیدم آنجا یک نمایشگاه عکس برپا شده که به سال‌های جنگ مربوط بود.

داشتم عکس‌ها را تماشا می‌کردم که با دیدن یکی از آن‌ها شگفت‌زده شدم. آن عکس، من بودم. من در یک لباس نظامی که از ناحیه گردن بشدت مجروح شده بودم و دو سرباز دیگر داشتند مرا می‌بردند.

همان طور که یکی از شخصیت‌ها در «تفریق» می‌گوید «این طور نبود که او شبیه من باشد، او همزاد مطلق من بود!»

آنقدر گیج شده بودم که از دیگران خواستم تا آنچه می‌بینم را تایید کنند و همه مطمئن بودند که آن تصویر از آن من است.

با این تفاوت که در زمان جنگ من خیلی جوان‌تر از مردی بودم که در تصویر زخمی شده بود. آن موقع من ۱۰ ساله بودم.

به نظرم وحشتناک و کاملاً غیرعادی بود و یک نوع ترس بسیار آشنایی برایم ایجاد شد و به من یادآوری کرد که چه حسی از زندگی در تهران دارم؛ در شهری که هر روز با اتفاقی روبه‌رو می‌شوی که به نظر کاملاً غیرمنطقی است و باید با همه اینها زندگی کنی و وانمود کنی همه عادی است.

فیلم حقیقی بر محور دو بازیگر اصلی که هر یک نقش دو شخصیت را بازی می‌کنند می‌چرخد: ترانه علیدوستی و نوید محمدزاده.

دلیل اصلی‌ برای انتخاب این بازیگران، این بود که بسیار مهربان و آدم‌های راحتی هستند و به راحتی می‌توان به آنها نزدیک شد و با آنها وقت گذراند.

روند تمرین من معمولاً زمان زیادی می‌برد و پیش‌نویس نهایی را بعد از انتخاب بازیگران می‌نویسم و فیلمنامه را برای آنها بازنویسی می‌کنم؛ بنابراین آنها نباید تنها بازیگران خوبی باشند بلکه باید با شخصیت‌ها دوست شوند.

مصمم بودم چنین دغدغه‌ای نداشته باشند و می‌دانستم موقعیت‌های دراماتیک این مشکل را برطرف می‌کند.

نمی‌خواستم آنها دنبال یک تیک خاص بروند یا لحن صدایشان را متفاوت کنند که هر شخصیت و همزادش با هم اندکی تفاوت داشته باشد. از آنها خواستم در مورد مشکلاتی که هر شخصیت با آن مواجه است و تصمیمی که می‌گیرد فکر کنند.

فیلمنامه، گریم و طراحی لباس بقیه کارها را جلو می‌برد. وقتی توانستم آنها را متقاعد کنم، همه چیز آسان شد.

دیگر مطالب
درج نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد!