
آپارتمانی ۱۵۰ متری در نیاوران با چند پرستار به شرط تنها رفتن رضا رویگری!
علیرضا غروی ـ مجری، بازیگر و فیلمساز ـ که اظهار می کند از دوستان بسیار نزدیک رضا رویگری است و در جریان زندگی خصوصی این هنرمند است، می گوید: وقتش رسیده حرف بزنم و بگویم که چقدر به رضا ظلم شده است.
به گزارش ستاره ها و به نقل از ایسنا؛ علیرضا غروی، مجری، بازیگر و فیلمساز میگوید از دوستان بسیار نزدیک رضا رویگری است و در جریان زندگی خصوصی این هنرمند قرار دارد.
او در حالی که بغض کرده است میگوید: «وقتش رسیده حرف بزنم و بگویم که چقدر به رضا ظلم شده است.»
دلخوری از چهرههای هنری برای کمک به رضا رویگری
«چطور آن موقع که تماس گرفتم، گریه کردم و خواستم برای رضای عزیز کاری کنید، گرفتار بودید اما الان قهرمانبازی درمیآوردید؟!»
غروی: «حالم بسیار بد است و ناراحتم. من دو سال تمام سعی و تلاشم این بود که بتوانم کاری انجام بدهم که رضا به آخر خط نرسد و…»
خدا را شاهد میگیرم و به راستی این عالم سوگند میخورم مهمترین دغدغه من در این دو سال رضا رویگری بود، از هزینههای درمانی و رفاهی تا پرداخت اجارههای معوقه خانهاش.
امروز صراحتا اعلام میکنم که هیچ کس نزدیکتر از من به او نبود. او درد دلهایی با من میکرد که فکر میکنم پسرش، کیارش هم خبر ندارد، گریههایی که رضا پیش من میکرد، به خاطر ظلمی که به او میشد.
دو سال تمام این دردها را در دلم ریختم و کلامی نگفتم و فقط اجازه میدادم رضا خودش را خالی کند اما دیگر وقتش رسیده که حرف بزنم.
من خودم سالها در رشته روانشناسی کار و تدریس کردهام و طی این دو سال همواره سعی میکردم با تمام ممنوعیتها و محدودیتهایی که وجود داشت تا کسی به رضا نزدیک نشود، برای رضا سنگ صبور باشم. رضا متاسفانه مدتها بود که در روابطاش دچار مشکل شده بود؛ تا جاییکه در بغل من ساعتها گریه میکرد و از مرگ حرف میزد.
هزینههایی که شما آن موقع باید میکردید من از جیب خودم پرداخت کردم، حالا امروز قهرمان قصه رضا رویگری شدهاید!؟
در این دو سال برای رضای عزیزم زیاد هزینه کردم اما با جان و دل؛ آقا دست شما درد نکند، چقدر شما بزرگوار و بزرگمرد هستید، چرا وقتی من زنگ زدم و گریه کردم و به مدیران و هنرمندانی که با رضا زندگی کرده بودند و با او خاطرهها داشتند اطلاع دادم، همه شما میگفتید علی جان شرمنده کاری از ما برنمیآید!
هزینههایی که شما آن موقع باید میکردید من از جیب خودم پرداخت کردم، حالا امروز قهرمان قصه رضا رویگری شدهاید!؟ نمیدانم کجای این انصاف است. درد دارد. نمیخواستم بگویم، نمیخواستم حرف بزنم اما میگویم و حرف میزنم.
کجا بودید آن موقع که من به شما گفتم آقایان محترم، دوستان آقای رویگری، این مرد بزرگ سینما نیاز به حمایت معنوی دارد، حتی مراسمی را تدارک دیدم اما همین دوستان که امروز اعلام کردند پیگیر احوال رضا رویگری هستند نیامدند و وانمود کردند که گرفتارند.
آقایان از آن سر دنیا زنگ زده و میگویند ما برایت خانه میگیرم! آقای رضا رویگری نیاز به ترحم ندارد
در حال حاضر حاج مهدی عباسی نامی که یکی از مالکان بزرگ شمیران تهران است، به من گفت در خیابان نیاوران یک آپارتمان ۱۵۰ متری با تمام امکانات و چند پرستار آماده کردهام که رضا بیاید، فقط تنها، که من گفتم شما این کار را انجام بده، رضا کسی را ندارد و تنهاست.
حالا آقایان از آن سر دنیا زنگ زده و میگویند ما برایت خانه میگیرم! آقای رضا رویگری نیاز به ترحم ندارد، آن روز که شما باید نوشدارو میدادی نبودی، غیبت داشتی، گفتی گرفتارم!
موهای رضا به طرز عجیبی سوزانده شده بود و من برای درمانش تا مدتی پماد خریدم که جای زخمهایش خوب شوند.
موهای رضا به طرز عجیبی سوزانده شده بود و من برای درمانش تا مدتی پماد خریدم که جای زخمهایش خوب شوند.
گریمور خودم را به خانه شخصی رضا بردم و گفتم جوری موهایش را درست کن که فکر کند مو دارد و اصلا هیچ اتفاقی نیفتاده است.
در حال حاضر خانه، وسایل و پرستار رضا رویگری آماده است و این هنرمند بیش از این احتیاج به ترحم و دلسوزی نمایشی ندارد.