
ساموئل: اگر بهترین بودم که اسمم پله بود نه ساموئل/اگر می توانید، مثل من 300 بازی در لیگ برتر کنید!
هافبک استقلال برای برخی از بازیکنان این تیم کری می خواند و می گوید، اگر می توانند مثل او به فوتبال انگلیس بروند.
به گزارش ستاره ها؛ وقتی جی لوید ساموئل به تهران آمد، فرضیه ایرانی شدن درباره او نیز مطرح شد. فرضیه ای که حالا عوام و خواص آن را درباره «کارلوس کروش» تائید می کنند. ساموئل با بیش از 300 بازی در فوتبال جزیره، به لیگ برتر ایران آمد. حالا که نزدیک به یکسال از حضورش گذشته، حرف هایی آشنایی دارد. حرف هایی که اغلب بازیکنان و مربیان خارجی آنها را به زبان می آورند: «چرا بازیکنان اینهمه خودشان را زمین می زنند.»، «وضعیت زمین چمن ها خوب نیست»، «تعریف درستی از فیرپلی ندارید» و… اما ساموئل حالا به نتیجه مهمی در دوران بازیگری اش رسیده که می گوید، در انگلیس هم به این نتیجه نرسید: «فقط اگر اینجا گل بزنن و دریل کنند، عزیز طرفداران هستند. بازی خوب اهمیتی ندارد.» ساموئل سعی کرده، دچار فرضیه ایرانی شدن، نشود. او در این گفت و گو، سعی کرد به سوالات جدی ما پاسخ دهد اما گاه، پاسخ هایش در واقع «زدن به جاده خاکی بود.»
*تو یکسال پیش به ایران آمدی و یکسری انتقادها از لیگ برتر داشتی. هنوز هم روی حرفت هستی؟ تو آن موقع می گفتی بازیکنان ایران سفت بازی نمی کنند. اخیرا هم این حرف را تکرار کرده ای. فکر می کنی باید چه اتفاقی بیفتد که این دیدگاه تو تغییر کند؟ چه چیزی بوده که تغییر نکرده؟
اولین چیز و به نظرم مهمترین شرط، زمین چمن است. وقتی چمن ها خوب باشد، می توانی پیشرفت کنی. روانتر بازی کنی و بازی بهتری انجام بدهی ولی ما یک داستان مهم دیگر هم در ایران داریم؛ فیرپلی. باید قانون فیرپلی در ایران صد در صد عوض شود. برای اینکه اغلب اوقات ما تعریف درستی از این بحث نداریم. فیرپلی این نیست که هرکس خورد زمین باید توپ را نگه داری و بزنی بیرون. در خیلی شرایط، تاکید می کنم در خیلی شرایط بازیکنان اصلا مصدوم نیستند و فقط به خاطر اینکه توپ را از دست داده اند، خودشان را زمین می اندازند. می خواهند بازی را قطع کنند. می دانند که با این کار فشار بازی از بین می رود. به خاطر همین زیاد بازی ها در جریان نیست و معمولا متوقف است.
خب این موضوع را چطور باید فهمید؟
ما به راحتی از صورت یک بازیکن می توانیم بفهمیم که او مصدوم است یا نه ولی متاسفانه تماشاگران نمی توانند این موضوع را تشخیص بدهند. به همین دلیل تصور آنها نیز این است که مدام باید توپ را بیرون زد.
*کارلوس کروش هم به این موضوع اشاره کرده بود. او گفته بود، به بازیکنان گفته ام تا کسی نمرده، خودش را نباید زمین بیاندازد! اگر بتوانیم این موضوع را عملی کنیم، چقدر تحرک در فوتبال ایران بیشتر می شود؟
خیلی زیاد. قطعا شرایط بازی ها متفاوت و بهتر می شود. به خاطر اینکه الان هر 10 دقیقه، 2 دقیقه در بازی وقفه داریم چون گلر روی زمین خوابیده. اصلا انگار این موضوع در بین گلرها سنت است که با گرفتن یک توپ، باید 5 دقیقه روی زمین بخوابند!
*فکر می کنی اینجا باید چکار کنیم؟ قانون بگذاریم؟
دقیقا. من موافق این هستم که برای فیرپلی یک قانون جدید تعریف شود.
*ولی مربیان هم روی این موضوع تاثیر گذار هستند. به هر حال آنها هم بدشان نمی آید یک وقت هایی، زمان تلف شود.
خب درست می گوئید، موقعی که تیم جلو باشد شاید او دوست داشته باشد که تیمش وقت را تلف کند و بازیکنش روی زمین بخوابد. این تاکتیکی است که در دهه 80 در دنیا مورد استفاده قرار می گرفت!
*یکی از فاکتورهایی که بازیکنانی مثل ساموئل به ایران می آید، آن است که بازی کنند. اما چیزی که بسیار مهمتر است، انتقال فرهنگ حرفه ای بودن است. آیا تا به حال شده از تو چیزی بپرسند یا بخواهند این روحیه را منتقل کنی؟
از موقعی که من آمدم تنها یک بار آقای ماجدی از من چیزی راجع به یک مسئله انضباطی پرسید! وگرنه از من چیز دیگری پرسیده نشده است.
*خب ما کمی می خواهیم درباره زندگی حرفه ای یک فوتبالیست بگویی. تو از نظر بدنی فرم ایده آبی داری. چه می کنی که آمادگی ات را از دست ندهی؟
اول اینکه من همیشه مواظب غذا خوردنم هستم و زیاد غذا نمی خورم. خودم زیاد بدنسازی می روم. هر وقت زمان خالی گیر بیاورم و به سالن می روم و برای خودم وزنه می زنم. زیاد کششی کار می کنم. بعد از بازی ها هم معمولا به استخر می روم و بیشتر زمان را در حوضچه آب گرم و سرد هستم.
*مثلا در روز چقدر برنج می خوری؟
خیلی کم. ببیند به نظر من زمانیکه در ایران غذا می خورند، زمان خوبی نیست. مثلا شما اگر ساعت 8 شب به بعد غذا بخوری، خیلی سخت جذب بدن می شود. من همیشه سعی می کنم خیلی کم و به موقع غذا بخوریم. در دوران فوتبالی ام تا به حال نشده 8 شب به بعد شام بخورم.
*زمانیکه تو به فوتبال ایران آمده بودی، هیجان زیادی به دلیل این حضور وجود داشت که یک بازیکن در کلاس جهانی به ایران می آید. ولی الان که نگاه می کنی این هیجان از بین رفته است. مردم انگار به حضورت عادت کرده اند. این برای تو عجیب نبود؟ اینکه نگاهها به مرور زمان عوض می شود؟
اولا برای من فرقی نمی کند که نگاهها به سویم چه جوری است و چطور به من نگاه می شود. من بازیکنی هستم با بیش از 300 بازی در لیگ برتر. اگر بازیکن ایرانی هست که بگوید من هم می توانم بازی کنم، می تواند این کار را کند. فکر مردم زیاد برایم مهم نیست. من یک بازیکن هستم و باید تلاش کنم تا درون زمین ماموریتم را انجام دهم.
*این را پرسیدیم که بگوئیم در ایران و کشورهای عربی، همه اعتقاد دارند بازیکن خارجی باید جادوگر تیم باشد. یعنی در هر بازی گل بزند، پاس گل بدهد و ستاره باشد. تو این را در استقلال حس کردی؟ اینکه بگویند دریبل و گل بزن؟
واقعیت این است که از روز اول فشار زیادی در این رابطه روی من نبود. من در بهترین لیگ جهان بازی کرده ام. لیگی که بیشترین ببینده را در سراسر دنیا دارد. نمی خواهم از لیگ ایران بد بگویم ولی کسی در انجا لیگ ایران را نمی شناسد. خود من هم نمی دانستم ایران لیگ دارد. من در انگلیس تحت فشار بازی کرده ام پس طبیعی است وقتی به لیگ ایران بیایم، هیچ فشاری احساس نکنم.
*منظور ما مربیان است. هم تیمی ها.
خب همه انتظار گلزنی دارند. در حقیقت، اینجا تنها چیزی که مهم نیست این است که خوب بازی کنی! بلکه باید فقط گل بزنی.
*منظور ما هم همین بود.
خب درک فوتبال ایران با تمام دنیا کاملا متفاوت است. در ایران تنها انتظار این است که در دید باشی. به خاطر همین می گویم با همه دنیا متفاوت هستید.
*فصل قبل تو یا هافبک دفاعی بودی یا دفاع چپ. تو خیلی پاس کوتاه می دهی و عادت نداری توپ را نگه داری. اما خیلی ها برداشت می کنند که ساموئل می ترسد توپ را زیر پایش نگه دارد.
شما در ایران علاقه زیاد به اسپانیا دارید و تیمی مثل بارسا را می پسندید. اگر شما تمرینات بارسا را هم ببیند، آنها بیشترین پاس کوتاه را می دهند. اصل فوتبال این است که توپ در حرکت باشد. بارسا چرا پاس کوتاه می دهد؟ چون می خواهد مدام توپ را به هر سو حرکت دهد.
*منظور تو این است که ما با علایقی که داریم، حداقل باید اسپانیا را الگو قرار بدهیم.
دقیقا، شما وقتی مدام این فوتبال را مثال می زنید، پس باید یاد بگیرید توپ را مثل آنها حرکت بدهید و نگذارید که فوتبال تان ساکن باشد.
*به نظر می رسد این مشکل از پایه باشد. مثلا خود تو چطور توانستی سطح اول فوتبال دنیا برسی؟ می توانی مختصر توضیح بدهی؟
اولا اگر من بهترین روش را در فوتبال داشتم که الان اسمم پله بود! من ادعایی نداریم که حتما روشم درست است. ولی من از سن 9 سالگی در سیستمی بزرگ شدم که یاد گرفتم کی پاس بدهم، کی پایستم، کی توپ را بدهم و کی نگه دارم. چیزی که باید بدانید، در همه جای دنیا روش فوتبال با اینجا فرق می کند. توپ همیشه جلوتر از بازیکن است. به خاطر همین وقتی پاس بلند می دهی کار خیلی راحت می شود. ظاهر زیبا هم می شود دریبل هایی که در زمین می کنی.
*نکته ای که درباره پاس های بلند گفتی در فوتبال انگلیس وجود دارد.
بله، البته آلمانی ها هم زیاد از توپ بلند استفاده می کردند و علاوه بر این از سرعت خود استفاده می کردند. به هر حال اینطوری فوتبال زیباتر می شود.
*انگلیس همیشه در رده باشگاهی قدرتمند است ولی چرا تیم ملی این کشور قهرمان دنیا نمی شود؟
این را قبول دارم که از نظر نتیجه گیری، انگلیس نسبت به کشورهای صاحب سبک عقب است. دلیلش را همه می دانند. در لیگ برتر بیشتر بازیکنانی که کیفیت بالایی دارند، خارجی هستند. مثلا در انگلیس یک باشگاه می تواند کلا بازیکنان خارجی داشته باشد ولی مثلا در ایران اینطور نیست. نتیجه این می شود که تیم ملی انگلیس نتیجه نمی گیرد و با این حال مردم دلیل را نمی دانند. به نظر من چیزی که انگلیس از آن رنج می برد، همین موضوع است.
*در ایران بیشتر سوالاتی که از دوران بازی ات در انگلیس پرسیده می شود این است که تو مقابل رونی، رونالدو و… بازی کرده ای ولی شاید کسی از تو درباره کیفیت این بازیکنان نپرسیده باشد. درست است؟
خب من این موضوع را تائید می کنم ولی این سوالات از من پرسیده می شود چون به هر حال تلویزیون این بازیکنان را نشان می دهد و برایشان جذاب است. ولی کسی واقعا درباره بارفنی آنها از من نپرسیده است.
*این سوال را پرسیدیم که بگوئیم آمدن نسلی چون ساموئل به فوتبال ایران چه چیزی می تواند برای ما داشته باشد که از آن استفاده نمی کنیم؟
چیزهایی که ما می توانیم به این لیگ اضافه کنیم دیسیپلین است. دیگر اینکه چطور بازی کنیم. سومین نکته این است که در ایران من روحیات گروهی کم دیده ام. بازیکنان بیشتر به خودشان فکر می کنند. در واقع شخص مهم است نه تیم در حالیکه تیم باید بزرگ شوی. باید تجربیات لیگ برتر ایران را بیشتر کرد.
*حضور تو شاید راه را باز کند برای اینکه برخی بازیکنان دیگر هم بیایند. مثلا آپیا هم به ایران آمد و رفت. این موضوع چقدر می تواند کمک کند؟
خب وقتی آمدم به هر حال شناخت زیادی از من وجود داشت و بعضی ها شاید با خود گفتند وقتی او رفته، پس ما هم می توانیم به ایران برویم. قطعا این موضوع می تواند کمک زیادی کند و در را باز کند تا دیگران هم بیایند. من در پایان فصل قبل از ایران رفتم ولی یکی از دلایل مهم برگشتنم آدم هایی بود که با آنها کار می کنم. آدم های مثل فتح ا… زاده که کمک های زیادی به من کردند. کسانیکه دارند پشت صحنه کار می کنند و ما آنها را نمی بینیم. حتی تداکارتچی تیم. برخورد آنها خیلی خوب بوده. کادر فنی هم مدام حامی بازیکنان است و کمک می کند.
*تو در نیم فصل گذشته تجربه خوبی با استقلال نداشتید. هر چند قهرمان حذفی شدید ولی به هر حال قهرمانی در لیگ برتر را از دست دادید. چرا؟
چون ما به ایمان نداشتیم که می تونیم قهرمان شویم. به اندازه کافی به خودباوری نرسیده بودیم. وقتی 7 امتیاز جلو بودیم خیلی ریلکس بودیم و فکر می کردیم قهرمان شده ایم در صورتی که باید همان موقع کار را سفت می گرفتیم و به خودمان فشار می آوردیم.
*خیلی ها به شما کاپ را تعارف زدند ولی خودتان نرفتید که بگیرید.
جذابیت فوتبال به همین چیزهاست. مثلا منچستر سال قبل خوب بازی کرد و می توانست قهرمان شود در دقایق آخر سیتی آن گل را زد و برد.
*کار کردن با امیر قلعه نویی برایت چگونه است؟ می دانی که به او می گویند ژنرال!
من با مربیان زیادی کار کرده ام. ایشان هم یکی از آن مربیانی است که همیشه احترام خاصی برایش قایل هستم. او تصمیم می گیرد که من باید چه کاری را در زمین بازی انجام دهم. به عنوان یک بازیکن همیشه تلاش کرده ام تا خواسته های مربی ام را در زمین پیاده کنم.
*تو در اوایل فصل در «پازل تاکتیکی» او نبودی. چقدر سخت بود که دوباره جایت را پس بگیری؟
در تمام دنیا بازیکنی که بازی نمی کند، دوست دارد زود به زمین برگردد. من هم برای انکه برگردم، در تمریناتم تفاوتی ایجاد نکردم. تازه هجم تمریناتم را بیشتر کردم. طبیعتا ناراحت بودم که بازی نمی کردم. منتظر زمانی بود که این شانس به من داده شود. الان هم همه چیز خوب است تا ببینم آینده چه می شود.
*البته همان روزها بحث پیشنهادهای خارجی ات مطرح شد. آیا این یک رگه هایی از اعتراض بود؟
اگر منظور شما بازارگرمی است، از طرف من نبوده است. اینکه تیم های ایرانی یا خارجی من را بخواهند، برایم خوشحال کننده است. ولی با استقلال قرارداد دارم و به شخصه دنبال این مسایل نیستم.
*بحث حضور تو در پرسپولیس هم مطرح بود. وقتی گفتند شاید به این تیم بروی، چه حسی داشتی؟
هر بحثی که شد، تاثیری روی رفتار و بازی من نداشت. برایم مهم نیست که چه شایعات و بحث هایی مطرح می شود. بحث های داخل زمین به من ارتباط دارد.
*شاید گلهایی که اخیرا برای استقلال زدی، باعث شده تا حالا عزیز طرفداران باشی!
من هم این مسئله را باور کرده ام. واقعا در کشورهای دیگر اینطور نیست ولی در ایران قطعا اینطوری است که اگر گل بزنی عزیز طرفداران می شوی! همه به تو به عنوان یک قهرمان و ناجی نگاه می کنند.
*وقتی از ایران رفتی، چند ماه پیش دیلی میل یک مصاحبه از تو به عنوان قصه های خیابان تهران نوشته بود. برای آنجا چه چیزی جالب بود که مدام از تو می پرسیدند؟
به نظر خودم مردم ایران خیلی متمدن هستند. خیلی ها فکر می کنند در ایران مردم همیشه درگیر و عصبی هستند ولی چیزی که من دیده ام مردم ایران خیلی محترمند.اینجا زندگی وجود دارد. رستوران های خوب، جاهای دیدنی، برخورد خوب مردم و…جاهای دیدنی و متفاوتی در ایران وجود دارد. مردم شما واقعا قابل احترام هستند و شاید خیلی ها نتوانسته اند این موضوع را ببینند. ولی چیزی که به نظرم بد است، ترافیکی است که وجود دارد.
*تو وقتی آمدی شاید هدفت این بود چیزهایی را تغییر بدهی ولی حالا چه چیزهایی درون خود تو تغییر کرده است؟
وقتی من آمدم بازیکنان با نحوه بازی من آشنا نبودند ولی حالا به نحوه بازی هم آشنا هستیم!
*ایده آل تو برای فصل جاری چیست؟
ما الان در صدر جدول هستیم و قطعا دوست دارم که تیم قهرمان شود و خوب بازی کند. خودم هم دوست دارم بیشتر گل بزنم.واقعا نمی دانم، شاید فردا دیگر گلی نزنم و همه چیز تمام شود. اما تلاش می کنم برای تیم مفید بازی کنم.
*اشکان دژاگه در لیگ برتر بازی می کند. فکر می کنی او بتواند آنجا موفق باشد؟
از نظر فنی و تکنیکی در ایران یکی دو بازیکن هستند که می توانند در لیگ برتر بازی کنند. اما باید قبول کنیم تفاوت های زیادی بین این دو فوتبال وجود دارد و به هر حال آدابته شدن با شرایط آنجا سخت است. من بازی اشکان را در تیم ملی دیده ام. او بازیکنان خوب و متفاوتی است. طبیعتا انتظاراتی که در انگلیس از یک بازیکن وجود دارد با اینجا خیلی تفاوت دارد.
تا به حال با کارلوس کروشهم برخورد داشته ای؟
در انگلیس. چون به هر حال او مربی منچستر بود. در ایران هم دو سه بار خیلی کوتاه همدیگر را دیده ایم.
*خیلی جالب بود که تو برای بازی کره جنوبی هم به ورزشگاه رفتی.
تعدادی از بچه های تیم ملی با من در استقلال هم بازی هستند. من هم در تهران واقعا کار زیادی ندارم که انجام بدهم به همین دلیل رفتم به ورزشگاه تا بازی ایران را از نزدیک تماشا کنم.
*تو لقبی بین طرفداران نداری؟ دوست داری تو را با چه اسمی صدا بزنند؟
من را ساموئل ویرا صدا می کنند. ولی واقعا خودم لقب خاصی را دوست ندارم و همان سامئل برای من کافی است.
*لازم نیست که به تو بگویند فابرگاس؟!
(خنده)
*مراسم بهترین بازیکنان دنیا به زودی برگزار می شود. خودت چه بازیکنی را انتخاب می کنی؟
به نظر من ساموئل بهترین بازیکن دنیاست! (خنده) شوخی کردم. ولی در این چند سال بین دو نفر بوده؛ رونالدو و مسی. به نظرم دیگر تکراری شده است.
*به نظر تو بهترین بازیکن دنیا چه کسی است؟
ژاوی. او بهترین است.
*به آینده فوتبالی ات فکر کرده ای؟
فعلا برنامه ام این است که بازی کنم و با استقلال قهرمان شوم.
*دوست داری با پیراهن چه تیمی از فوتبال خداحافظی کنی؟
خیلی ها شاید به تیم خاصی حسی داشته باشند ولی من حسی ندارم.
Comments are closed, but trackbacks and pingbacks are open.