
آرش برهانی: قلعهنویی گفت قهرمان نمیشدیم، میکشتمت/ به جای کفش طلا، یک سطل آب ریختند روی سرم
آرش برهانی جمعه خاطراتی تعریف کرد که تازگی داشت.
به گزارش ستاره ها و به نقل از خبرآنلاین؛ وقتی بعضی از آنها را تعریف میکرد و پرسیدیم تا به حال جایی آنها را گفتهای، خندهکنان گفت: «رویم نمیشد تعریف کنم.»آرش برهانی خاطرات بسیار شیرینی از قهرمانی استقلال تعریف کرد؛ با آن پنالتی از دست رفتهاش. از روزی گفت که اولین بار ناصر حجازی را دید و از اولین تماسی که با اسطوره آبیها داشت، چیزهای بسیار جالب و شنیدنی تعریف کرد. آرش رفت و رسید به بازی ایران و کره شمالی در پیونگیانگ. همان مسابقهای که کرهایها هجوم بردند به سمت رختکن و همه صندلی به دست ایستاده بودند تا از خودشان دفاع کنند، به جز آرش برهانی. از آن خاطره جالب و شنیدنی تعریف کرد که چطور پشت فریدون زندی قایم شده بود! در لابلای خاطرات قدیمی از محمد نصرتی و ماجرای آوازخوانیاش در یک برنامه صبحگاهی تلویزیون گفت. خلاصه که این مصاحبه، یکی از جذابترین و خواندنیترین مصاحبههای آرش برهانی شد. بارها به خاطر گل نزدن او را سؤالپیچ کردیم و سعی کرد پاسخهایی منطقی بدهد. درباره عادل فردوسیپور پرسیدیم که با خنده گفت: «چون همشهری هستیم خیلی به من گیر میدهد.»از او پرسیدیم که آیا قلعهنویی به تو لقب خاصی میدهد که با خنده گفت: «به من میگوید آقامهندس!» از سالی پرسیدیم که آقای گل شد. سالی که استقلال هم قهرمان شد و آرش در آن بازی آخر مقابل پیام خراسان، پنالتی معروفش را از دست داد و باعث شد قلعهنویی بدجور به یکی از بازیکنان استقلال بپرد. آرش میگوید: «در رختکن کلی جشن گرفتیم و خلاصه همه شاد بودیم. سوار اتوبوس که شدیم من روی صندلی شاگرد راننده نشستم. یکدفعه احساس کردم گردنم دارد میسوزد. نگو امیرخان یک ضربه به من زده. وقتی برگشتم گفت آرش ببین شانس آوردی که قهرمان شدیم وگرنه به خاطر آن پنالتی که از دست دادی، میکشتمت!»آرش از آن شب یک خاطره شیرین دیگر هم در ذهن دارد. وقتی بابت آقای گلی، در آن شلم شوربای رختکن یک حرکت جالب با او کردند: «یادش به خیر. رفتم رختکن و منتظر کفش طلا بودم ولی به جای کفش طلا، یک سطل آب ریختند روی سرم!» ماجرای کامل این خاطره شیرین برهانی را هم میتوانید ظرف روزهای آینده در مصاحبهاش بخوانید.از آرش برهانی به خاطر فراز و نشیبهای فوتبالیاش زیاد خاطره موجود است. یاد آن دریبل معروفش به علی انصاریان افتادیم و خودش شروع کرد به تعریف کردن: «یادم هست بعد از آن دریبل، یک روز سوار تاکسی شدم که بروم سر تمرین پاس. اصلاً کسی من را نمیشناخت ولی راننده تاکسی من را شناخت و گفت عجب دریبلی زدی ناقلا! تازه کرایه هم گرفت!» (خنده).رسیدیم به ماجرای حضور او در استقلال. وقتی که تلویزیون اعلام کرد او با پرسپولیس بسته! «با فتحا… زاده نشسته بودیم و حرف میزدیم که یهو تلویزیون اعلام کرد برهانی بازیکن پرسپولیس شد. اصلاً تعجب کرده بودیم شدیداً!»او با خنده گفت: «فتحا…زاده میگفت یا قرارداد را میبندی یا اجازه نمیدهم از این دفتر بیرون بروی!» آرش ماجرای پرسپولیسی نشدنش را هم کامل تعریف کرد که در همان مصاحبه این بخش از حرفهای او را نیز خواهید خواند.مهاجم استقلال همچنین حرفهایی هم درباره گزارشگرهای تلویزیونی زد. از اینکه مدام در لابلای حرفهایشان به او تیکه میاندازند: «من امسال 5 تا گل زدم که سه تای آنها در دقایق اول زده شد. یکی از گزارشگرها گفت این بازیکن سنتشکنی کرد. یکی گفت خودش هم باور نمیکرد گل بزند. آخری هم گفت عجیب است که برهانی این توپ را گل کرده. خلاصه این دوستان گزارشگر روی من خیلی حساس شدهاند. انگار گلزنیهای من برایشان تازگی دارد.» (خنده)
Comments are closed, but trackbacks and pingbacks are open.