مهرداد میناوند: پسر کریم در خانه گم می شد!

مهرداد میناوند همیشه مملو از خاطرات است.

به گزارش ستاره ها؛ او در ادامه تعریف کردن خاطراتش از دوران بازیگری، این بار هم 3 خاطره تعریف می کند. او ابتدا یک خاطره از سیروس دین محمدی می گوید: «جریان سیروس را که می دانید. یک روز دیدیم یک ماشین بدون رانده دارد می آید. همه شاخ در آوردیم. آمد نزدیک دیدیم آن پائین ها سیروس نشسته!» میناوند یک خاطره هم  از خانه کریم باقری در جردن تعریف می کند: «ما یک دامادی داریم که در نیروی انتظامی است. مدام به من زنگ می زد و می گفت کریم نیرو می خواهد. خانه کریم اینا بزرگ بود و هر روز امیر گم می شد! کریم زنگ می زد پلیس که بیاید امیر را پیدا کند.» مهرداد همیشه با خودش یک خاطره از استاد اسدی هم دارد: «استاد واقعا استاد بود. می گفتند بعد از عید شکر گران می شود استاد رفته بود 25 میلیون تومان شکر خریده بود! زد و بعد از عید قیمت شکر آمد پائین. استاد ما را بیچاره کرده بود. در تمام اردوها، تمرین ها حتی تو خواب می گفت شکر دارم، شکر مرغوب!» 
 
 

دیگر مطالب

Comments are closed, but trackbacks and pingbacks are open.