برش‌های خواندنی از مشکلات کریمی با اغلب مربیانش/من همبرگر می خوام!

علی کریمی آدم خاصی است. عقاید خاص خودش را دارد.

به گزارش ستاره ها؛ او نسبت به 13 سال پیش، زمانی که در دفتر روزنامه‌ای نشسته بود، گفت: «فقط 100 تومان در جیبم دارم» تا امروز تفاوت زیادی کرده است. کریمی در آن روزها آرام بود و بی‌حاشیه اما رفته‌رفته مثل رودخانه‌ای طغیان کرد اما همیشه یک معما در زندگی او وجود داشت؛ چرا کریمی با مربیان به مشکل می‌خورد؟ از پروین گرفته تا دنیزلی، بلاژویچ، برانکو و امروز مانوئل ژوزه؛ همه و همه اختلافاتی با کریمی داشته‌اند. ورق زدن تاریخ، گویای این مسئله است.
 
جرقه اختلاف با پروین
علی پروین اولین کسی بود که مورد غضب کریمی قرار گرفت. سلطان پرسپولیسی‌ها که خود او را به پرسپولیس برد، اندکی پس از ورود او به تیمش، با چنین مصاحبه‌ای از علی کریمی در صبح ورزش روبه‌رو شد: «مربی تاثیری روی تیم ندارد و ما خودمان بازی می‌کنیم…» آتش اختلافات کریمی و پروین از همان جا زده شد. در آن روزها اسطوره قرمزها تا توانست کریمی را اذیت کرد اما در این سال‌ها رفته‌رفته از محبوبیت پروین کاسته شد تا به محبوبت کریمی افزوده شود. حالا شماره 8 تاریخی پرسپولیس مهره مهمی است که همیشه مقابل 7 تاریخی یعنی علی پروین قرار می‌گیرد. در این سال‌ها، در برهه‌های مختلف این 2 باز هم به هم رسیده‌اند. بعد از ورود پروین به استیل‌آذین او مجبور بود به سرعت دل کریمی را به دست بیاورد ولی هنوز طرفداران و شاهدان فراموش نکرده‌اند که پس از ورود پروین به استیل آذین، کریمی چه برخوردی با سلطان داشت.
 
من همبرگر می‌خواهم!
بلاژویچ، سرمربی ایران در جام‌جهانی 2002 نیز از اعتراض‌های کریمی بی‌نصیب نماند. پیش از آن بازی معروف بحرین، وقتی بلاژ دستور داد تیم ملی در هتل بماند و غذای رستوران را بخورد، کریمی داد و بیداد به راه انداخت: «من همبرگر می‌خوام…» از آن اتفاق 2 روایت باقی است. بعد از اعتراض بازیکنان، بلاژ مجبور شد همان شب تیم ملی را برای صرف شام به یک فست فود ببرد اما دومین روایت را خود بلاژویچ تعریف می‌کند: «وقتی دیدم اعتراض کرد، بالای سرش رفتم. گفتم این غذا را بخورد. گفت نه. از پشت سرش را گرفتم و صورتش را چسباندم روی غذا. گفتم بخور و دیگر حرفی نزد…» اما در تاریخ ذکر شده تیم ملی آن شب در بیرون از هتل شام خورد.
 
لگد به کلمن به خاطر دایی؟!
برانکو، دستیار بلاژویچ بود که بعد از او هدایت تیمی را به عهده گرفت که کریمی یکی از ستاره‌هایش بود. در جام‌جهانی 2006، لگد معروف کریمی بعد از تعویض در بازی پرتغال به کلمن و همچنین کیف پزشک، برای همیشه در ذهن‌ها باقی ‌ماند. مشکل کریمی با برانکو این بود که به دایی بازی می‌داد. دایی کاپیتان آن روزهای تیم ملی نیز بعد از جام‌جهانی در یک مصاحبه جنجالی گفت: «طرف تو چشمم نگاه می‌کرد و پاس نمی‌داد.» منظور او علی کریمی بود. شماره 8، در آن برهه اختلافات زیرپوستی با برانکو داشت و هیچ‌گاه از این مربی تعریف نکرد.
 
سفر مارکوپولویی
دنیزلی هم از جمله مربیان خارجی است که کریمی با او به مشکل خورد. آن‌چه در ماجرای جدایی او از پرسپولیس مسکوت ماند، اختلاف بر سر علی کریمی بود. دنیزلی در پرسپولیس نماند چون علی کریمی در این تیم ماند. مشکلات سرمربی با این بازیکن آن‌قدر عمیق بود که در جلسه‌ای محرمانه به رویانیان گفته بود: «کریمی بماند دور قهرمانی را خط بکشید…» اختلافات این 2 از زمانی زده شد که کریمی در زمین و در رختکن سر بازیکنان داد و بیداد می‌کرد. دنیزلی اعتقاد داشت، او نباید در مسائل فنی دخالت کند ولی جادوگر، به راحتی چنین می‌کرد. پیش از اولین بازی پرسپولیس در لیگ قهرمانان آسیا مقابل الهلال بود که سرانجام کریمی اختلافات را علنی کرد و اولین جرقه را با این جملات زد: «نمی‌دانم کی این اردو را برنامه‌ریزی کرده که ما یک هفته زودتر برویم عربستان. این‌طور پیش برود مارکوپولو می‌شویم…» دنیزلی نتوانست سکوت کند و موقتا رای به اخراج کریمی داد اما دخالت مدیرعامل برای خنثی کردن این موضوع جواب داد. دنیزلی کریمی را نمی‌خواست ولی تا پایان فصل تن به این همکاری داد و سرانجام رفت.
 
داد و فریاد در هتل
افشین قطبی از کریمی خاطرات خوشی به یاد ندارد. جادوگر که بعد از خداحافظی از تیم ملی، به درخواست افشین قطبی قبل از جام ملت‌های قطر دوباره برگشت، در اردوی اتریش کاری کرد که قطبی همان‌جا دورش را خط بکشد. به دلیل نبود کولر و همچنین وجود پشه در اتاق بازیکنان، کریمی عصبانی شده بود. او در تمرینات نیز حساس بود و اعتقاد داشت قطبی، حرفه‌ای تیم را تمرین نمی‌دهد. حساسیت‌های کریمی حتی به اتوبوس تیم نیز کشیده شد و او در روزی فراموش نشدنی برای قطبی، الفاظ جالبی را علیه راننده اتوبوس تیم ملی به کار برد. یک روز بعد نیز، به دلیل حساسیت قطبی و خواستن توضیح از کریمی، شماره 8 این‌بار علیه خود قطبی این جملات را به کار برد تا همان شب، اردوی تیم ملی را ترک کند. قطبی که فهمیده بود با ماندن کریمی تیمش روی آرامش را نمی‌بیند، دیگر او را دعوت نکرد.


اخراج از اردو کار دایی؟!
مشکلات کریمی و دایی حتی در دوران حضور کاپیتان اسبق در راس هدایت تیم ملی، تمام نشد. دایی، کریمی را با حرف و حدیث های زیادی به اردوی تیم ملی دعوت کرد. در روزهایی که او به دلیل برخی مشغله ها، به تهران سفر کرد و تیم ملی در اردوی اردبیل بود، کریمی علیه مسولان فدراسیون مصاحبه کرد و اخراج شد. بدین ترتیب، بین او و تیم ملی دوباره فاصله افتاد. کریمی اعتقاد داشت دایی به عنوان سرمربی تیم به راحتی با اخراج او کنار آمده است. یک سال و اندی بعد که دوباره کدورت ها برطرف شد، دایی کریمی را به تیم ملی دعوت کرد اما این بار جادوگر نرفت، تا پاسخ دایی را داده باشد. 
 
معمای ویزا
اما در استیل‌آذین هم او با 2 مربی مشکل داشت. ابتدا حمید استیلی. شماره 8 هیچ‌گاه حس خوبی نسبت به استیلی نداشت. او معتقد بود استیلی زیرپوستی عمل می‌کند، به همین دلیل در استیل‌آذین هر زمانی که دوست داشت به تمرین نمی‌رفت و استیلی نیز مجبور بود، همه جوره با او کنار بیاید اما در دوران حضور این مربی در پرسپولیس، کریمی تلاش کرد با بهبود رابطه، همواره پشت استیلی باشد. دومین مربی که در استیل‌آذین با کریمی به مشکل خورد، محمد خاکپور بود. کریمی برای اردوی ترکیه، ویزای خود را در اختیار باشگاه قرار نداد و گفت گمش کرده‌ام. اما چند روز بعد ناگهان او از بازی دوستانه الاهلی و میلان سردر آورد. خاکپور نیز به سرعت حکم به اخراج او داد که در این ماجرا، ردپایی از پروین نیز دیده شد. کریمی پس از آن به شالکه رفت.
 
مانوئل آخری است؟
و حالا او با مانوئل ژوزه سرمربی جدید پرسپولیس نیز به مشکل خورده است. گویا او به تاکتیک‌های ژوزه ایراد می‌گیرد و به راحتی نیز به خود اجازه بیان این مسئله را می‌دهد. کریمی با رویانیان نیز به مشکل خورده. بی‌شک ژوزه آخرین نفر از جمع مربیانی نخواهد بود که با کریمی به مشکل خورده​اند…
 
 

دیگر مطالب

Comments are closed, but trackbacks and pingbacks are open.