نیکبخت: 3 سال پیش به میهمانی رفتم، الان دو سال محروم شدم/حاضرم پول بگیرم به پارتی تان بیایم!

نیکبخت می گوید: « می خواهید مثل فلان بازیکن معتاد شوم و گوشه زندان بیفتم؟!»

ناصر قراگزلو-سعید اکبری
40 دقیقه میهمان بود اما این مدت کوتاه نیز، برای گفتن حرف هایش، کم نبود. این گفت و گو با تمام گفت و گوی های دیگر تفاوت داشت. برخلاف کنجارهایی که با او می رفتیم، این بار علیرضا نیکبخت، خودش بود که حرف می زد. او حرف های زیادی برای گفتن داشت و برای اولین بار، فاش کرد که چرا دو سال از فوتبال محروم شده است. نیکبخت که متفاوت تر از همیشه، در قامت مردی متفاوت تر از آنچه که در گذشته از او سراغ داشتیم، در جمع مان نشست، دوباره از مسولان خواست که او را ببخشند و کاری نکنند که در 30 سالگی از فوتبال خداحافظی کند.
**
اتفاقی چند سال پیش افتاد. خارج از دنیای فوتبال. نمی توانم تکذیبش کنم. آن ماجرا تمام شد و رفت. مربوط به سه سال پیش بود. جریمه اش را هم داده ام. از نظر خودم جریمه اش را دادم. به خاطر این اتفاق نتواستم در صبا بازی کنم و من را کنار گذاشتند. سال بعد از آن به لیگ یک رفتم و در پیکان بازی کردم. ولی آن حادثه مثل بختکی افتاده روی من و زندگی ام. الان سه سال است که دارم تاوان پس می دهم. سه سال است نمی توانم درست و حسابی فوتبال بازی کنم. دوباره امسال نمی دانم چه اتفاقی افتاده که یهو دوباره این پروند باز شوم و از هفته سوم، گفتند دیگر نمی توانی فوتبال بازی کنی و باید دو سال محروم باشی.
**
به من گفته بودند همه چیز تمام شده. تاوانش را پس داده ای ولی نمی دانم چرا دوباره امسال پرونده ام باز شد. من که تاوانش را دادم. رفتم لیگ یک فوتبال بازی کردم. در اوج فوتبالم بودم. می توانستم در بهترین تیم های لیگ برتر بازی کنم ولی گفتند نمی توانی. رفتم لیگ یک. اصلا هم از این بابت ناراحت نشدم چون به تجربیاتم اضافه شد. جایی رفتم کار کردم که سه سال جلو افتادم. همین جا باید از فرهاد کاظمی تشکر کنم. از او چیزهای زیادی شنیده بودم و وقتی با آقا فرهاد کار کردم تازه فهمیدم که چرا بازیکنان سابقش هنوز دوروبرش هستند و با او در ارتباط هستند. ایشان مرد بزرگی است و خیلی مدیونش هستم.
**
با آنکه سه سال از اتفاقی که برایم افتاد می گذرد ولی تازه رای داده اند که دو سال محروم هستی و نمی توانی فوتبال بازی کنی. اعتراض زده ام و امیدوارم این هفته اتفاقاتی بیفتد و کارم درست شود. امیدم به خداست و می خواهم دوباره برگردم و فوتبال بازی کنم.
**
شنیده ام شایعاتی درباره علت محرومیتم درست شده ولی بهتر است مسئله را باز کنم چون ممکن است شایعات دیگری هم برایم بسازند. الان بحث را باز کنم بهتر از این است که صدتا شایعه درست شود و آنوقت پاسخ بدهم. حقیقتا من به یک میهمانی رفتم و این اتفاقات برایم افتاد. تاوانش را داده ام. گناهم را به گردم می گیرم. از اشتباهی که کرده ام فرار نمی کنم. خیلی های دیگر هم آنجا بودند و پشت من قایم شدند. خیلی از آدم هایی که می شناسید، از بسکتبالیست بگیرید تا فوتبالیست و مربی و بازیگر.
**
خیلی اسم های مخفف سر آن میهمانی معروف زد. من نمی دانم برای بقیه که در آنجا حاضر بودند و من به چشمم دیدم، چه اتفاقاتی افتاد ولی خودم من تایم زیادی آنجا نبود. ساعت 12 شب رسیدیم و 30 دقیقه بعد از آن اتفاقات افتاد. اینکه چرا فقط برای من اینقدر دردسرساز بوده، واقعا نمی دانم. نمی دانم شاید به خاطر اینکه خوش لباس بودم، شیک می گشتم و مثل خیلی های دیگر خودم را پشت نقاب قایم نکردم. من همیشه به این شبک پوشیدن افتخار می کنم. ولی متاسفانه خوش تیپ بودن برای بعضی ها جالب نیست. خیلی ها هستند که با موهای ژولیده، لباس های بد و قیافه در هم ریخته می گردند ولی آدم های خوبی نیستند. به خاطر همین نباید ملاک قضاوت ظاهر آدم ها باشد. در کل غیر از من چند آدم دیگر از این فوتبال در آن میهمانی حاضر بودند ولی انگار قرار است از بین آنها من تاوان پس بدهم.
**
داستان من هم شد عین داستان مجاهد خذیراوی. البته خیلی دیرتر رای من را صادر کردند. مجاهد واقعا بچه خوبی بود که به حقش در این فوتبال نرسید. من فکر می کنم او علی کریمی دوم این فوتبال بود. سالی که مجاهد را برای فرانسه می خواستند، لژیونر خاصی در این فوتبال نداشتیم ولی متاسفانه آن اتفاق افتاد که به نظرم در فوتبال ایران قشنگ نیست. من هزار بار داد زدم که اشتباه کردم و پشیمانم. من که به کسی خدشه ای وارد نکردم. من سال ها در این فوتبال بودم ولی به کسی آسیب نزدم. الان هم به خاطر اشتباهی که کردم دوباره عذرخواهی می کنم  و از مقام مسولی که دارد این پروندره را پیگیری می کند خواهش می کنم به سرنوشت من هم فکر کند. اگر بازیگر بودم دلم نمی سوخت. می گفتم تا سن 60 سالگی می خواهم فیلم بازی کنم و دو سال دیگر برمی گشتم ولی فوتبال اینطوری نیست. اگر من دو سال بازی نکنم، دیگر تمام می شود و می رود.
**
خیلی ها مشکلاتی مثل مشکل من دارند. ما مسلمان هستیم همه. همانطور که اشتباه خیلی ها بخشیده شده، اشتباه من هم بخشیده شود. من دارم از این راه نان در می آورم. اگر بخواهید اینطور من را تنبیه کند، بیشتر کینه به دل می گیرم. چرا مجاهد اینطور شد؟ حالا نمی خواهم اسم ببرم، چرا فلان بازیکن سابق تیم ملی الان افتاده گوشه زندان و معتاد شده؟ من اشتباهی کردم و اگر قرار است بخشیده نشوم، شاید به این راه کشیده شوم. گذشت کردن می تواند به من کمک کند. از تمام جماعت فوتبال هم عذرخواهی می کنم و اگر کسی هست که از دستم ناراحت شده، از ته دل می خواهم من را ببخشد. دوست دارم دوباره به فوتبال برگردم…
**
الان 3،4 نفر دنبال کارهای من هستند. جا دارد از آقا فرهاد کاظمی تشکر کنم که پیگیر ماجرا بوده. یکی از آدم های بزرگ فوتبال ایران هم که شاید دوست نداشته باشد نامش را بیاورم، خیلی دارد تلاش می کنم که این مشکلم از بین برود. من مطمئن هستم که حل خواهد شد.
**
نگوئید حیف از نیکبختی که نتوانست به حق واقعی اش برسد. هر چقدر بگوئیم حیف هیچ چیز تغییر نمی کند. نه به من کمک می کند که برگردم و دوباره فوتبال بازی کنم و نه به شما. فقط حسرتش را می توانم بخورم. اشتباهی کرده ام. خیلی هم پیشمانم. بگذارید من از این پشیمانی ام درس بگیرم و دوباره بتوانم بازی کنم و قدر چیزی را که دارم بدانم. در آنصورت دیگر پشیمان نخواهم شد. من دوست ندارم بگویم فلانی هم اشتباه کرد چرا یقه او را نمی گیرید. می گویم به من کمک کنید تا بتوانم دوباره برگردم و از اشتباهی که کرده ام درس بگیرم. اگر برگردم هم هرگز به فکر لیگ برتر نخواهم بود بلکه دوست دارم به تیم ملی برگردم و برای ایران بازی کنم.
**
متاسفانه هنوز خیلی ها به گذشته من نگاه می کنند نه به وضعیت حال من. چرا گذشته من را می بینید، وضعیت حالم را ببیند که متنبه شده ام. دوست دارم دوباره برگردم. من در گذشته شر بودم ولی به کی آسیب رساندم؟ مگر من آسیب رسان بودم؟ من خودم می گویم نیکبخت اشتباه کرد ولی نباید فقط به گذشته او نگاه کنیم. شما بروید از مربیانی که در این دو سه سال با آنها کار کرده ام بپرسید. آقای کاظمی، یاوری، شاه محمدی و… بپرسید که من در این سال ها یک مشکل انضباطی داشته ام؟ متاسفانه چون در قدیم کمی بداخلاق بود و زود عصبانی می شدم می گویند نیکبخت آدم بداخلاقی است.
**
تمام حاشیه های فوتبال من از زمان افشین قطبی شروع شد. من قبل از او با قلعه نویی کار کرده بودم ولی با شرایطی که یادتان هست از تیم جدا شدم و به پرسپولیس رفتم. در ان زمان یک مسله حاشیه ای هم بین ما پیش نیامد. در زمان اوجم در تیم دنیزلی بازی کردم. می گویند یک ککی به جان ادم می افتد، این مسایل هم مثل یک کک به جان من افتاد که خیلی سخت توانستم آن ها را از جانم خارج کنم و بیرون بکشم. اسم من را گذاشتند شرور فوتبال. هر اسمی که دوست داشتند برایم انتخاب کردند. همان موقع انصاری فرد بدون اینکه حتی دلیل قانع کننده ای داشته باشد روی اسم من خط کشید، برای اینکه رفتم از جوانی دفاع کنم که شب ها زیر پله استادیوم ما می خوابید. این بازیکن همین الان زنده است و می تواند شهادت بدهد. به انصاری فرد گفتم به من که 50 میلیون می دهی، 20 میلیون هم به این بچه که یک خانه ای اجاره کند ولی همانجا با هم یقه به یقه شدیم و کار به دعوا کشید که یک خط قرمز روی اسم من کشید. سال بعد از لیست کنار گذاشته شدم. این تمام حقیقت بود.
**
کریمی هم به وضعیت بازیکنان جوان اعتراض دارد ولی اینکه می گوئید چرا من بعد از اعتراض به وضعیت بد بازیکن پرسپولیس اخراج شدم، فرق می کند. از زمانی که یادم می آید علی کریمی متاهل بود. ولی همه فکر می کردند من شیطان هستم. این خاصیت ما ایرانی هاست. از خودم گرفته تا شمایی که روبرویم نشسته ای. متاسفانه ما تنها از ظاهر آدم ها نتیجه گیری می کنیم. یعنی طرف را می بینم و می گوئیم فلان است.من نمی خواهم بیشتر از این موضوع را باز کنم چون شاید برایم دردسرساز شود. همین الان هم که اینجا آمده ام، شاید برایم دردسر درست کند. یک خبرنگار روزی به من گفت فلانقدر پول بده تا دعوت شوی تیم ملی. ولی من گفتم نه. از اول لجباز بودم. شما اخلاقم را بهتر می دانید ولی نه اهل چاپلوسی هستم و نه دقل و سیاه بازی. من در فوتبال هم سیاه بازی نکردم. اگر با افشین قطبی مشکل داشتم رفتم به او گفتم که سر فلان مسئله، به این دلیل و به این دلیل بات تو مشکل دارم. تا به حال شنیده اید یکی پشت من بگوید نیکبخت چاپلوس است؟ ببخشید شاید لفظ خوبی نباشد، ولی من پاچه خوار کسی نبوده ام. در بدترین شرایطی هم که مرا کنار گذاشتند ولی احساس کردم حق با من است، نرفتم چاپلوسی کنم یا عذرخواهی کنم چون دلیلی نداشت. اشتباه نکرده را نباید گردم می گرفتم ولی متاسفانه در این فوتبال خیلی ها گرگند ولی در لباس میش قایم شده اند و بهترین زندگی ها را هم می کنند. شما در همین فوتبال می بینی کسی آن بالای بالاست و به قول معروف وقتی به آنها می رسی می گویی دیگر به ته ته اش رسیده اند ولی می بینی همان گرگه هستند. الان در فوتبال ما خیلی گرگند در لباس میش. به چشمم این چیزها را علنی دیده ام که دارم می گویم. یک روز دست این میش نماها برای همه رو می شود.
**
من فکر می کنم هنوز در فوتبال ایران محبوب هستم. بعد از 4 سال هنوز هم طرفداران استقلال و پرسپولیس من را در خیابان می بیند می گویند چرا برنمی گردی و برای این تیم ها بازی کنی. من اسم از بازیکنان اینتیم ها نمی آورم ولی منظورم همین هاست که شما میلیاردی خطابشان می کنید. شاید اگر پول زمان من را هم با الان مقایسه می کردید، همان میلیاردی می شدم. ولی حرف من چیز دیگری است. این بازیکنان محبوب نیستند بلکه معروف هستند. من همین امروز آمده ام و می گویم هدفم لیگ برتر نیست بلکه تیم ملی است ولی خیلی از بازیکنان فکرشان فقط استقلال و پرسپولیس است. وقتی برسند می گویند بس است دیگر بالاتری نیست.
**
من در استقلال و نه در پرسپولیس اشباع نشدم. اشتباهات زیادی هم کردم. سه اشتباهم این بود که به اسپانیا، آلمان و ترکیه نرفتم. قبول نکردم چون آدمی پورو بودم. بهتر است اسم بیاورم که حالا حرف به اینجا کشید. آقای اولیایی مدیرعامل سابق استقلال بزرگترین بلا را سر من آورد. داشتم با اتلتیکو سه ساله امضا می کردم که نامه باشگاه به دستم رسید. نوشته بودند 85 درصد از پول این انتقال به استقلال می رسد و 15 درصد به خودت. گفتم من چطور با 15 درصد در اروپا زندگی ام را سر کنم. اگر آن نامه را نمی زد زندگی من الان این نبود. اولیایی ظلم بزرگی در حق من کرد.
**
شما می گوئید مردم در سایت خبرآنلاین کامنت می گذارند و خیلی دل چرکین هستند. ولی بگذارید یک چیزی برایتان توضیح بدهم. محبوبیت چند دسته است. چطور مثال بزنم. من اسم 10 بازیکن خارجی می آوردم که هر کدام برای خودش محبوبتی دارد، مسی، بکهام، رونالدو و… اینها هر کدام جایگاهی دارند و نمی توانی بگویی همه در یک سطح هستند. به خاطر همین فکر می کنم نباید بگوئید من نزد عده ای محبوب نیستم پس اصلا محبوبیتی ندارم. الان در خیابان راه می روم، هنوز طرفداران با من برخورد خوب می کنند.
**
من یکی از سوپر استارهای فوتبال ایران بودم ولی فهمیدم سوپر استار بودن جواب نمی دهد. الان فهمیدم که هر چقدر زشت تر باشی، شلخته تر باشی و داغوتر باشی موفق تر می شوی. من خوب لباس پوشیدم ولی شما یک بار من را دیدی که خارج از عرف لباس تنم کرده باشم؟ مثلا یقه ام باز باشد و 10 تا زنجیر انداخته باشم؟ من آدم هایی را در همین فوتبال می شناسم که همینطوری می گردند ولی چون معروف نیستند کسی با آنها کاری ندارد. این بازیکنان محبوب هم نیستند. من 4 سال از استقلال و پرسپولیس دورم ولی همین خبر دزدی ماشین من کلی سر و صدا کرد و تبدیل به تیتر روزنامه شد. اگر کسی برای من کامنت بدی در سایت تان می نویسد به آنها حق می دهم. به هر حال من از استقلال به پرسپولیس رفتم و قبول دارم هنوز عده ای از من دل چیرکین هستند ولی به آن دوستان می گویم مگر من دیوانه ام که بازوبند را بدهم، از استقلال بروم و پیراهن تیم دیگر را بپوشم؟ به نظرشان اتفاقی نیفتاد که من این تصمیم را گرفتم؟
قبلا گفته ام کی باعث و بانی اش شد که من از استقلال رفتم. سالی که از استقلال جدا شدم می گفتند تو باید نسبت به قرارداد سال گذشته ات کمتر بگیری. مگر ممکن بود؟ هر سال قرارداد کمی بالاتر می رود. من هم در اوج بودم. ولی گفتند تو باید کمتر بگیری. فکر کنم به خاطر قهرمانی تیم آن سال غرور استقلال را گرفته بود و آن اتفاقات افتاد که باعث شد من هم بروم.
**
مسولان استقلال که می دانستند قرار است من به پرسپولیس بروم آمدند یک عهدنامه ای با پرسپولیسی ها امضا کردند که از همدیگر بازیکن نگیریم. یعنی چی؟ می خواستند به من بگویند حق نداری به پرسپولیس بروی ولی خبر نداشتند که یک هفته قبل از امضای آن عهدنامه من با پرسپولیس قرارداد را امضا کرده ام!
**
برخی مسولان گفته اند میهمانی در تهران نبوده که نیکبخت در آن نباشد. من آنها را به خدا واگذار می کنم. اولا من احتیاجی به پارتی رفتن ندارم. خدا را صد هزار مرتبه شکر، آدم های زیادی من را می شناسند. حیف که نمی توانم گلویم را آزادکنم و خیلی چیزها را بگویم. اگر بگویم خیلی ها زیر سوال می روند. خیلی ها ادعایشان می شود که چیزهای زیادی حالی شان است، ولی در واقع چیزی حالی شان نیست. حالا از نظر دینی و هر چیز دیگری که فکر کنید. جلوی آنها من خیلی خوب هستم. دلیل ندارد که بیایم وضو بگیرم و پشت کسی نماز بخوانم که در چشم باشم. شما می توانید از حبیب کاشانی در این باره بپرسید. من نمی خواهم ریا کنم. اگر نماز می خوانم برای دل خودم است. هر طور هم که دوست داشته باشم می خوانم و با خدا درد دل کنم ولی خیلی ها هستند جانماز آب می کشند….
**
شایعه ساخته اند نیکبخت پول می گرفت و به میهمانی ها می رفت که مثلا بازیکن پرسپولیس آمده و تبلیغ شود. همین الان به شما می گویم اگر چنین پیشنهادی باشد حتما می روم. شما اگر کسی را پیدا کردید که حاضر بود پول بدهد، مشکلی ندارم. وقتی نمی توانم فوتبال بازی کنم دیگر مجبورهستم از این کارها کنم. باز از مسولان می خواهم اشتباه من را ببخشند. این شایعاتی که درباره ام هم درست شده، اصلا درست نیست. اگر درست بود، اگر قرار بود من مدام به پارتی بروم پس چرا فقط یک بار این حرف ها پشت سرم درست شد؟ خیلی حرف هایی که ساختند واقعا صحت ندارد.
**
من به عادل فردوسی پور زنگ نزدم. او بهمن خیلی لطف داشت و این کار را در قبالم کرد. در این برنامه هم از پشیمانی و ندامتم گفتم. دیگر تنبیه بالاتر از این که به خاطر رفتن به یک میهمانی فوتبالم تمام شد؟ بالاتر از این دیگر ندارم. حاضر شدم در تلویزیون بگویم تا بخشیده شدم. انصافا رایی که برای صاحب میهمانی صادر شد، از رای من سنگین تر نبود. از بازی پرسپولیس به مدت دو سال محروم شدم. ولی هنوز متعجبم که چرا بعد از گذشت نزدیک به دو سال و خرده ای یکدفعه رای من صادر شد. کاش همان موقع صادر می شد که الان محرومیتم تمام می شد. شک نکنید می توانم برگردم و حقم را از فوتبال بگیرم. نمی خواهم در 30 سالگی از فوتبال خداحافظی کنم و بروم. با این فوتبالیست هایی که دارم در لیگ می بینم می توانم تا 6، 7 سال دیگر در بهترین تیم های ایران از جمله استقلال و پرسپولیس بازی کنم. وضعیت فوتبال ایران خیلی خنده دار شده.
**
من زیر بلیت بازیکنان تیم ملی نیستم که بخواهم حرفشان را گوش کنم و علیه عادل فردوسی پور باشم. باز دم او گرم که مصاحبه ام را پخش کرد و باعث شد خیلی ها با من تماس بگیرند و کمکم کنند. مگر بازیکنان تیم ملی به من پول می دهند؟ مگر وقتی این اتفاق ها افتاد یکی پیدا شد که به من زنگ بزند و بگوید حالت چطور است کمک نمی خواهی؟ خدا پدر و مادر عادل را بیامرزد که این لطف را در حقم کرد. این بازیکنان اگر قدرتش را دارند 90 را ببیندند. البته وقتی قدرتش را دارند قراردادهای اینطوری ببندند، حتما می توانند 90 را هم تعطیل کنند.
 **
خیلی خنده دار است که من هنوز موفق نشده ام طلبم را از صبا و پیکان بگیرم. یک ریالی هم دریافت نکرده ام. استیناف به نفع من رای داده. یک امضا می خواهد که من پولم را بگیرم ولی خنده دار است که این امضا هنوز پای برگه نخورده. پیکان را قهرمان کردیم ولی هنوز پولمان را نداده اند. جالب است 25 درصد از قراردادم را کسر کرده اند ولی دوباره مابقی را هم نداده اند. فکر کنم برای آقا فرهاد هم این مشکل پیش امد و نتوانست پولش را از سپاهان بگیرد.
**
تا دشمن نداشته باشی نمی توانی بزرگ شوی. خیلی ها آرزو دارنند که جای من باشند.بدترین نفری که بخواهم برایشان بکنم همین است که کاش یک روز جای من باشید. مدل من زندگی کنید که ببینم اصلا جنبه اش را دارید که یک ساعت به جای من باشید. به خودم افتخار می کنم که 10 سال در پرسپولیس و استقلال بودم ولی هیچ اتفاقی برایم نیفتاد. اگر ماجرای این میهمانی هم پیش آمد به خاطر دوست های غیر فوتبالی بود که داشتم. با رفقایی خارج از فوتبال رفاقت کردم. سینمایی هم نبودند. 10 سال در اوج بودم و هیچ مشکلی برایم پیش نیامد ولی رفاقت با آنها برایم دردسرساز شد.
**
باورتان می شود من با قاضی پرونده ام تا به حال هیچ حرفی نزده ام. اصلا هم ایشان را ندیده ام. وکیلم پیگیر کارهایم بودم و حکم به او ابلاغ شد و ایشان هم در اختیار من قرار داد. تا به حال قسمت نشده با قاضی ام حرف بزنم ولی امیدوارم در آینده این اتفاقی بیفتد. تا پارسال به من می گفتند که این ماجرا کلا حل شده و دیگر مشکلی نیست. حتی امسال هم کارت بازی من صادر شده بود مشکلی برای کردن نداشتم. اگر مشکل داشتم که از همان اول اصلا کارتم صادر نمی شد ولی ناگهان سر بازی با پرسپولیس گفتند که تو نمی توانی بازی کن. این را هم آقای حیدرپور مدیر اجرایی باشگاه به من گفت. فدراسیون نامه زده بود که نیکبخت نمی تواند بازی کند.
**
این پرسپولیس که من دارم می بینم از شرایط آرمانی به دور است و خواسته مردم را برآورده نکرده است. من نمی فهمم وقتی روزنامه اسم پرسپولیس را می گذارند کهکشانی منظورشان چیست. بیائید قبول کنیم که مهم نیست وقتی بازیکنی در ملوان بازی می کند و ستاره آن تیم بوده، حتما در استقلال و پرسپولیس هم می تواند ستاره باشد. من خودم در استقلالی ستاره شدم که منصوریان، خرمگاه، زرینچه، دین محمدی و نوازی هم در آن بودند و توانستم بین این بازیکنان ستاره شوم. یا سالی که رفتم پرسپولیس ستاره های زیادی داشت. مههم این است که وقتی به یک تیم پرستاره می روی بدرخشی نه اینکه بشوی کریم شیره ای.
**
صد در صد می توانم برای این پرسپولیس بازی کنم. یک پایم را هم ببندند، بهتر از بعضی بازیکنان کار می کنم. دلم می سوزد که این حرف ها را می زنم. علی کریمی می تواند تا 40 سالگی هم برای پرسپولیس بازی کند چرا؟ چون غیرت دارد. پولادی واقعا با غیرت بازی می کند و در این تیم هم موفق بوده. بازیکنان دیگر هم باید مثل انها باشند و زود اشباع نشوند.
**
من نظری درباره ژوزه ندارم چون در حیطه کاری من نیست. ولی دیده ام که دو سه مصاحبه کرده و گفته من تیم را نبسته ام. ولی فراموش نکنیم که دنیزلی هم تیم را نبست ولی ما دوم شدیم. به نظر من ژوزه در ارنج کردن تیم مشکل دارد. ما یکسال هم در استقلال این مشکل را داشتیم. زمان کخ بود که مدام ترکیب عوض می شد. به نظر من شرایط الان طوری نیست که ژوزه در پرسپولیس بماند.
**
اگر مربی شوم و بازیکنی با خلق و خوی خودم گیرم بیفتد، او را اداره می کنم. متاسفانه بعضی مربیان ایرانی جسارت کار با مربیان بزرگ را ندارند و ترجیح می دهند او را کنار بگذارند چون به قول معروف بازیکن یاغی و سرکش را نمی توانند کنترل کنند. ولی من مثال بزنم همین آقای یاوری را. قبل از اینکه با او کار کنم ا او غولی در ذهنم ساخته بودم ولی روزی که داشت  می رفت، برای دومین بار به خاطر برکناری یک مربی گریه کردم. اول بلاژویچ بود و بعد هم یاوری که زیرآبش را زدند.
**
وضعیت برخی از ستاره های سابق فوتبال ایران برای من درس عبرت است. شما اسم بردید از محرمی. او خیلی گنده تر از این حرف هاست. من عددی نیستم که بخواهم درباره این بازیکن حرف بزنم. او از نظر تکنیکی و تاکتیکی بالاتر از من بود و سعی می کنم از شرایطی که داشته الگو بگیرم. نمی خواهم دیگر در زندگی اشتباهی کنم.
**
تک مضارب ها
*محبوبیت زیادی همیشه کار دست آدم ها می دهد. من 10 سال فوتبال حرفه ای بازی کردم. 7 سال در استقلال و سه سال در پرسپولیس.
*شاید از این به بعد هم من گرگه بشوم. تا الان نشده ام، تا الان ریا نکرده ام و نخواسته ام سر کسی کلاه بگذارم ولی شاید از این به بعد بشوم!(خنده)
*من قبول دارم که نباید به آن میهمانی می رفتم. اگر می دانستم قرار است میهمانی اینطور باشد که هیچوقت نمی رفتم. نمی خواهم اسم دوستانی را که آنجا هستند.
*با دوستانی که در آن پارتی حاضر بودند مدتی رفیق بودم و می گفتند از هر طریقی شده به تو کمک می کنم ولی در ادامه بین ما مشاجره هایی پیش آمد و دیگر کلا من را بی خیال شدند.
*خیلی از دوستانی که در میهمانی بودند نمی دانم چطور، شاید با پارتی بازی یکجوری مشکل خود را حل کردند ولی من که پارتی بازی نکردم، الان باید تاوانش را اینطور بدهم. آبرویم در تلویزیون رفته و دیگر همه می دانند چرا محروم شده ام.
 
 
 
 

دیگر مطالب

Comments are closed, but trackbacks and pingbacks are open.